مهندسی پزشکی

مقالات مهندسی پزشکی

مهندسی پزشکی

مقالات مهندسی پزشکی

۱۰۲ مطلب در آبان ۱۳۸۸ ثبت شده است

راهنمای جامع بهینه سازی و افزایش رتبه در موتورهای جستجو امروزه اهمیت و جایگاه موتورهای جستجو برای همه کاربران اینترنت واضح است. اغلب افراد برای پیدا کردن مطالب جدید، خدمات، سرویسها و به طور کلی برای یافتن محتوا در اینترنت از موتورهای جستجو استفاده می کنند. براساس آمارها امروزه اکثر کاربران جدید سایتها از طریق موتورهای جستجو وارد آنها می شوند و سایتهای جدید را پیدا می کنند. به اعتقاد بسیاری، بالا بودن رتبه یک سایت در موتورهای جستجو همان معروف بودن یک سایت در اینترنت است. به مجموعه اقداماتی که برای بهینه سازی و افزایش رتبه در موتورهای جستجو انجام می شود به اصطلاح “بهینه سازی برای موتورهای جستجو” یا همان (Search Engine Optimization, SEO) گفته می شود. احتمالا شما هم یکی از افرادی هستید که به اهمیت بالای رتبه سایت در موتورهای جستجو واقف شده اید و برای رسیدن به این مقصود به جستجوی عبارتهایی مثل “افزایش رتبه در موتورهای جستجو”، “بهینه سازی برای موتورهای جستجوگر”، “بالا بردن رنک یا پیج رنک pagerank سایت در گوگل” پرداخته و به خیل مطالب عمدتا تکراری رسیده اید. به شما تبریک می گویم، زیرا دیگر نیازی نیست تا همه آن مطالب را مطالعه کنید. در اینجا بهترین و اصولی ترین روشهایی که همه سایتهای درجه یک و موفق اینترنتی از آن استفاده می کنند گردآوری شده است و به شما این اطمینان را می دهم که با مطالعه و رعایت موارد نوشته شده در این مقاله رتبه سایت شما به شدت افزایش پیدا کرده و در صفحه نتایج جستجو رتبه های اول را کسب کنید. مطالب در یک نگاه: از اسپم بپرهیزید، مطالب سایت خود را برای بازدیدکنندگان بنویسید و نه موتورهای جستجو به دنبال تقلب نباشید هر مطلبی در سایت دارای یک آدرس باشد ساختار سایت به ساده ترین شکل ممکن حفظ شود، حتی الامکان از CMSهای آماده استفاده نشود از نقش لینکهای ورودی و خروجی سایت غافل نشوید لینکهای ورودی به سایت لینکهای خروجی از سایت لینک های دوطرفه لینک‌های داخلی یک سایت کلمات کلیدی سایت استاندارد سازی کد صفحات به روشهای دروغین توجه نکنید پیج‌رنک گوگل (Google Pagerank) چیست؟ نتیجه گیری 1.     از اسپم بپرهیزید، مطالب سایت خود را برای بازدیدکنندگان بنویسید و نه موتورهای جستجو بعضی ها با خواندن برخی مقاله های سئو فکر می کنند کلید کار این است که صفحات خود را پر از کلمات کلیدی و بدون مفهوم کنند که کاملا اشتباه می باشد. فراموش نکنید که هدف نهایی شما کاربران هستند و اگر بالفرض هم با کلمات کلیدی دروغین وارد سایت شما شدند به سرعت آن را ترک خواهند کرد و تاثیر بدی از سایت شما بر روی آنها باقی خواهد ماند. همچنین موتورهای جستجو هم دارای تکنیکهایی برای تشخیص کلمات کلیدی دروغین می باشند. 2.     به دنبال تقلب نباشید ممکن است افراد باهوش راههایی کاذب برای افزایش رتبه خود و دیگران در موتورهای جستجو ابداع کنند اما فراموش نکنید که همواره یک رقابت بین این افراد و موتورهای جستجو وجود داشته است. این افراد همواره این روشها را کشف و عمومی کرده اند و از طرف دیگر هم موتورهای جستجو به دنبال پیاده سازی روشهای مقابله ای بوده اند که به نظر می رسد که یک بازی بی پایان باشد. از طرفی موتورهای جستجو روز به روز هوشمند تر می شوند و فریفتن آنها هم مشکل تر می شود. به عنوان یک مثال در این زمینه می توان به تگ های متای keywords و description که در HTML 1 برای معرفی کلمات کلیدی و توضیح صفحات تعبیه شده بود اشاره کرد. در دهه نود و در آغاز رشد خیره کننده وب اولین موتورهای جستجوی بزرگ وب آغاز به فعالیت کردند. در ابتدا این موتورها از این تگها به عنوان شاخص های اصلی فهرست بندی صفحات استفاده می کردند که همین مسئله باعث شد که طولی نکشد تا سیل سو استفاده ها از این تگها آغاز شود. افراد انواع کلمات کلیدی و عبارت های مطلوب خودشان را تنها برای جذب بازدید کننده در این تگها قرار می دادند و موتورهای جستجو هم آنها را فهرست می کردند. اما طولی نکشید که موتورهای جستجو هم متوجه این مسئله شدند و کم کم از تاثیر این تگها در نحوه فهرست بندی کاستند. این روند به گونه ای ادامه پیدا کرد که به عنوان مثال جستجوگر گوگل در بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ اصلا این تگها را در نظر نمی گرفت. بعدها با پیشرفت و بالا رفتن هوش مصنوعی این جستجوگر مجددا این تگها مورد توجه قرار گرفت به طوری که در حال حاضر این تگها تنها زمانی تاثیر خواهند داشت که با موضوع صفحه مرتبط تشخیص داده شوند. در جمع بندی این مورد می توان گفت که تکنیکهای تقلب اگرچه ممکن است در کوتاه مدت جواب دهند اما در بلند مدت کاملا بی فایده هستند. بهتر است به جای پرداختن به تکنیکهای تقلب به دنبال راههای اصولی بود. 3.     هر مطلبی در سایت دارای یک آدرس باشد این موردی است که به صورت کامل در سایتهای قدیمی تر رعایت شده است. منظور رعایت همان ساختار به اصطلاح وب ۱ است که در آن یک سایت از تعدادی صفحه(داینامیک یا استاتیک) تشکیل شده است که این صفحات از طریق پیوند به یکدیگر مرتبط می شوند. این روزها با گسترش استفاده از تکنیکهایی موسوم به AJAX که در آنها تنها بخشی از یک صفحه می تواند تغییر کند شاهد هستیم که بسیاری از این صفحات از دید موتورهای جستجو دور می مانند. واقعیت این است که هنوز موتورهای جستجو آمادگی کافی برای فهرست کردن این صفحات را ندارند. از طرفی موتورهای جستجو برای ارجاع دادن کاربران به مطالب سایت شما نیاز به آدرسی دارند تا کاربر را به آن مطلب ارجاع دهد، این در حالی است که در بسیاری از پیاده سازی های AJAX هیچ آدرس مشخصی برای مطالب در نظر گرفته نمی شود و کاربر تنها با کلیک بر روی قسمتهایی از صفحه مطالب جدید را در صفحه ظاهر می کند. پیشنهاد این است که بخشهای عمومی سایت خود را به هیچ وجه در پشت AJAX پنهان نکنید. در صورتی که از این تکنیکها استفاده می کنید برای هر کلیک و لینکی در صفحه یک آدرس مجازی در نظر بگیرید. یک مثال خوب از نحوه صحیح استفاده از این تکنیکها مجموعه سرویسها و صفحات گوگل است که با بررسی آنها می توانید ببینید که در کجا و چگونه می توان به درستی از این تکنیکها بهره برد. 4.     ساختار سایت به ساده ترین شکل ممکن حفظ شود، حتی الامکان از CMSهای آماده استفاده نشود امروزه کمتر سایتی را می توان یافت که به صورت استاتیک پیاده سازی شده باشد. به عبارت دیگر اکثر صفحات با استفاده از تکنولوژی هایی مثل PHP, Asp.net و JSP در هنگام درخواست کاربر ساخته و یا کامپایل می شود. استفاده غیرصحیح از این تکنولوژی ها باعث پیچیده شدن ساختار سایت می شود که خود مشکلاتی به همراه دارد. یکی از اصلی ترین این مشکلات به وجود آمدن تله (trap) در سایت است که موتورهای جستجو می توانند در آن گرفتار شوند(که البته به جای گرفتار شدن، سایت شما را ترک می کنند). تله به ساختارهای اشتباه در نحوه آدرس دهی صفحات سایت گفته می شود که محتوای یکسان از طریق آدرس های مختلف در دسترس قرار می گیرد و این آدرس های مختلف می توانند خود آدرس های جدیدی با محتوای یکسان و یا خالی تولید کنند. همیشه سعی کنید ساختار و آدرس صفحات سایت به ساده ترین شکل ممکن حفظ شود. شما باید بتوانید ساختار سایت خود را به صورت یک نمودار درختی رسم کنید که در آن صفحه اصلی مرکز نمودار و صفحات دیگر به ترتیب اهمیت به آن مستقیما و یا با واسطه صفحات دیگر متصل می شوند. استفاده از CMSهای آماده هم خود می تواند باعث مشکل شود. سیستم های مدیریت محتوای آماده به دلیل اینکه به صورت همه منظوره نوشته شده اند اغلب دارای ساختار پیچیده می باشند. امکانات بسیاری دارند که بلا استفاده بوده و از آنها استفاده نمی شود و یا بی دلیل و فقط به خاطر اینکه در سیستم وجود دارد از آن استفاده می شود. همه آنها کندتر از سیستم های استانداردی که مخصوص یک سایت نوشته شده اند عمل کرده و مشکلات امنیتی بیشتری دارند و همینطور بسیاری از آنها باعث به وجود آمدن تله در سایت می شوند. در بسیاری از سیستم های مدیریت محتوا آدرس دهی به صفحات به صورت اصولی انجام نمی گیرد و آدرس صفحه ای که مثلا می تواند به شکل www.site.com/about.html پیاده سازی شود به شکل www.site.com/modules.php?name=pages&pageId=2 پیاده سازی می شود. با نگاهی به سایتهای موفق می توان دریافت که در آدرس دهی صفحات آنها به ساده بودن، کوتاه بودن و قابل فهم بودن آن توجه می شود که سعی می کنند یک و یا همه این موارد را در نظر بگیرند. امروزه علیرغم اینکه سیستم های مدیریت محتوای آماده پیشرفت چشم گیری پیدا کرده اند اما متاسفانه در وب فارسی شاهد این هستیم که بسیاری از این سیستم ها به طور صحیح نصب و راه اندازی نمی شوند و از امکانات سفارشی سازی بالقوه آنها استفاده نمی شود. 5.     از نقش لینکهای ورودی و خروجی سایت غافل نشوید از دید موتورهای جستجو لینکها نقش ارزش گزاری روی صفحات وب را دارند. برای فهم بهتر این موضوع فرض کنید که می خواهید با فردی که تازه با او آشنا شده اید ازدواج کنید. در این صورت احتمالا برای تحقیق در مورد این فرد شروع به پرس و جو در مورد او از کسانی که با آنها ارتباط دارد می کنید و در نهایت قضاوت خود را بر این اساس می گذارید که چه تعداد و چه کسانی او را تایید و چه تعداد او را رد کرده اند. در وب هم لینک ها نقش تایید کننده یک سایت را دارند، اگرچه ما لینک های رد کننده نداریم اما وقتی یک سایت به سایت دیگر لینک می دهد در واقع از دید موتورهای جستجو آن سایت را تایید کرده است. در دنیای واقعی وقتی از فردی که اعتبار بالایی در نزد ماست تحقیق می کنیم نظر او از اهمیت بیشتری در نزد ما برخوردار است و همینطور در وب هم لینک از طرف سایتهایی که اعتبار بالاتری در موتورهای جستجو دارند، اهمیت بیشتری برای آنها دارد. لینکها اصلی ترین و گاه تنها راه ارزش گزاری سایت ها و صفحات از طرف موتورهای جستجو است که به همین دلیل لینکهای ورودی، لینک های خروجی و همین طور لینکهای دوطرفه در موردهای بعدی به طور جداگانه بررسی می شود. 6.     لینکهای ورودی به سایت همان طور که گفتیم لینکها اصلی ترین راه ارزش گزاری صفحات از طرف موتورهای جستجو هستند. شاید بد نباشد که به اختصار علت اهمیت بالای لینکها در ارزش گزاری صفحات وب را بررسی کنیم. همان طور که در مورد قبلی هم اشاره شد لینکها گاه تنها روش ارزش گزاری صفحات هستند و برای موتورهای جستجو راه دیگری برای اینکه تشخیص دهند یک صفحه چقدر مهم است وجود ندارد. وب تنها ساختاری از صفحات ابرمتن(hypertext) است که راه ارتباطی بین آنها تنها لینک ها هستند. از طرف دیگر لینکها خود به خود به وجود نمی آیند و وقتی دارندگان یک صفحه وب به صفحه یا سایتی دیگر لینک ایجاد می کنند خود نشان دهنده این است که به آن صفحه و یا سایت توجه نشان داده اند و از این رو می توان گفت که لینکها همان توجه افراد به صفحات مختلف در وب است و می تواند به عنوان یک ملاک هوشمندانه و نه ماشینی مورد توجه قرار گیرد.(البته لینکها به صورت ماشینی هم می توانند ایجاد شوند که باز هم می توان گفت در جهت هدف هوشمندانه طراح آن برنامه ای است که لینکها را ایجاد کرده است) لینکهای ورودی به سایت ما لینکهایی هستند که در سایتهای دیگر به سایت ما ایجاد شده اند که هر چه تعداد آنها بیشتر باشد رتبه ما نزد موتورهای جستجو بالاتر می رود. البته همان طور که قبلا هم گفته شد هرچه اعتبار سایت لینک دهنده بیشتر باشد، لینک او هم از اهمیت بیشتری برخوردار است. برای روشن تر شدن موضوع فرض کنید کلیه سایتهای اینترنت را از نظر اعتبار به C, B, A و D رتبه بندی کرده ایم که A بالاترین رتبه و D پایین ترین رتبه می باشد. سایت ما هم در رتبه C قرار دارد. در این حالت اگر سایتهای رتبه D به سایت ما لینک دهند، حتی اگر تعداد آنها فراتر از ۱۰۰۰ تا باشد تاثیر چندانی در افزایش رتبه سایت ما ندارد. حال اگر سایتهای هم رتبه ما یعنی C به سایت ما لینک دهند تنها باعث افزایش اعتبار سایت ما در میان سایتهای رتبه C خواهد شد و باعث ارتقای رتبه آن به B یا A نخواهد شد. حال اگر سایتی با رتبه بالاتر یعنی B به سایت ما لینک دهد باعث افزایش بسیار اعتبار سایت و احتمالا رتبه آن خواهد شد. حال اگر این لینک از رتبه بالاتر یعنی A باشد این ارتقای رتبه و اعتبار بسیار بیشتر خواهد بود. در وب هرچه رتبه سایتها بالاتر می رود تعداد سایتهای موجود در آن رده هم کمتر می شود. به عنوان یک مثال در دنیای واقعی می توان به رتبه بندی افراد در یک اداره اشاره کرد که در آن رئیس بالاترین رتبه را دارد و بعد از او معاونین و بعد مدیران بخش و بعد سرپرستان و بعد کارمندان و الی آخر. مشاهده می کنیم که هرچه رتبه افراد بالاتر می رود تعداد آنها هم کمتر می شود. موردی که در اینجا لازم است روی آن تاکید شود اشتباه رایجی است که در میان برخی مدیران سایتها وجود دارد. بعضی از آنها فکر می کنند اگر رتبه سایت آنها اگر مثلا Bشود همیشه باید در نتایج جستجو بالاتر از سایتهای C قرار گیرند و در واقع این تصور اشتباه است. وقتی که رتبه سایت شما مثلا B می شود در واقع اعتبار سایت شما به این رتبه رسیده است و حال اگر روی هر کلمه و کلمات کلیدی در سایتتان توجه کنید می توانید جایگاه بالاتری در نتایج جستجو از سایتهای رتبه پایین تر کسب کنید. به عبارت دیگر نتایج جستجو بر اساس موضوع هستند و نه اعتبار سایت. اعتبار سایت در واقع در نحوه چینش نتایج جستجو در یک موضوع تاثیر دارد که میزان تاثیر آن هم بر طبق فرمول های محاسباتی موتورهای جستجو می باشد. 7.     لینکهای خروجی از سایت همان طور که گفتیم لینکهای ورودی به سایت باعث افزایش اعتبار سایت در نزد موتورهای جستجو می شوند. اما نقش لینکهای خروجی از سایت ما چیست؟ آیا همان طور که لینکهای ورودی باعث افزایش اعتبار می شوند، لینکهای خروجی هم باعث کاهش اعتبار سایت می شوند؟ در واقع اگر این سوال را از دید منطقی بررسی کنیم لینکهای خروجی نباید هیچ نقشی در کاهش اعتبار سایت داشته باشند زیرا تنها نشان دهنده توجه به سایت لینک شده هستند. اما طراحان موتورهای جستجو کم کم به این نتیجه رسیدند که سایتها معمولا به سایتهای با رتبه پایین تر لینک نمی دهند و از این موضوع اینطور نتیجه گیری کردند که “اگر سایتی لینکهای خروجی اش عمدتا سایتهای با رتبه پایین تر باشد، پس خود این سایت هم احتمالا به این رتبه از سایتها تعلق دارد”. این نتیجه گیری باعث دخالت دادن فاکتور دیگری در فرمول ارزش گزاری سایتها شد که لینک دادن به سایتهای با رتبه پایین تر، قدری تاثیر منفی در ارزش سایت دارد. از طرف دیگر عده ای با آگاهی از نحوه ارزش گزاری صفحات توسط موتورهای جستجو و تاثیر لینکهای ورودی شروع به لینک دادن بی قید و شرط به سایت های مورد حمایتشان کردند که طراحان موتورهای جستجو برای مقابله با این سو استفاده و همینطور برقراری توازن بین لینکهای ورودی و خروجی اقدام به دخالت دادن فاکتور لینکهای خروجی کردند که همان طور که گفته شد تنها لینک دادن به سایتهای با رتبه پایین تر، تاثیر منفی روی اعتبار سایت دارد. توجه داشته باشید که نحوه محاسبه و تاثیرگذاری لینکهای ورودی و خروجی پیچیده تر از چیزی که شرح داده شد است و تاثیر این فاکتورها با توجه به ارتباطشان با فاکتورهای دیگر به صورت شناور تغییر می کند، اما به طور کلی می توان گفت که میزان تاثیر منفی لینکهای خروجی به سایتهای با رتبه پایین تر تا حد زیادی کمتر از تاثیر مثبت لینکهای ورودی به سایت می باشد. 8.     لینک های دوطرفه با توجه به آنچه در لینکهای ورودی و در لینکهای خروجی شرح داده شد شاید بگویید لینک دو طرفه همان لینکهای ورودی و خروجی بین دو سایت است. اگرچه این تعبیر درست است اما به نظر می رسد که لینکهای دوطرفه معنای ویژه ای برای برخی موتورهای جستجو بخصوص گوگل دارند. به نظر می رسد از دید گوگل وقتی دو سایت با هم لینک دوطرفه دارند به نوعی با هم به اصطلاح Affiliate هستند و ارتباط دارند و بالا بودن رتبه یکی باعث بالا رفتن رتبه دیگری می شود. نگارنده خود بین دو سایت یکی با رتبه بالا و دیگری رتبه پایین لینک دوطرفه ایجاد نمود و مشاهده کرد که رتبه پایین تر به سرعت به رتبه سایت بالاتر نزدیک شد. 9.     لینک‌های داخلی یک سایت تقریبا همه مطالبی که در مورد لینکهای ورودی و خروجی سایتها مطرح شد، در مورد لینکهای داخلی یک سایت هم کاربرد دارند. لینکهای داخلی به برخی صفحات یک وبسایت باعث افزایش رتبه آن صفحه نسبت به سایر صفحات می شود. ساختار صحیح یک وبسایت به گونه ای باید باشد که همه صفحات از طریق لینک به صفحه اصلی متصل شوند. اگر صفحات سایت را به ترتیب اهمیت به درجه ۱، ۲ و ۳ تقسیم کنیم، صفحه اصلی سایت که همان درجه ۱ است به صفحات درجه ۲ لینک دائمی دارد و صفحات درجه ۲ هم به صفحات مرتبط به آنها که درجه ۳ حساب می شوند لینک دائمی دارد. در داخل صفحات یک وبسایت باید بیشترین لینک ها به صفحه اصلی باشد و در صورت وجود چندین صفحه اصلی می توان به آنها از تمام صفحات لینک داد. برای تأکید بیشتر به برخی از صفحات می توان بیشتر از یک لینک برای آن در صفحه در نظر گرفت. به طور کلی یک وبسایت اصولی با رسم نمودار درختی صفحات آن طراحی می شود. 10.                        کلمات کلیدی سایت استفاده موثر از کلمات کلیدی مناسب نقش بسیار مهمی را در بهینه سازی برای موتورهای جستجو ایفا می کنند. یک وبسایت موفق باید تعداد بسیار محدودی کلمات کلیدی را انتخاب و بر روی آنها تمرکز کند. کلمات کلیدی باید به طور معقول در تیترها، نوشته ها، عنوان ها و لینک های سایت استفاده شود. موتورهای جستجو معمولا چگالی همه کلمات در داخل صفحات را می سنجند و با جدا کردن کلمات مستعمل در زبان، کلمات کلیدی صفحات شما را استخراج می کنند. انتخاب کلمات کلیدی مناسب برای سایت هم خود فرآیندی حساس و مشکل است به طوری که پیشنهاد می شود در صورتی که تجربه کافی ندارید برای انتخاب این کلمات از افراد باتجربه بالا کمک بگیرید. در انتخاب کلمات کلیدی باید به اطلاعاتی چون کلمات کلیدی مورد علاقه کاربران هدفتان، کلمات کلیدی سایتهای رقیب و … دست پیدا کرد. استفاده و تکرار کلمات کلیدی نابجا و غیر واقعی یکی از موارد شایع سعی در تقلب توسط دارندگان سایتها می باشد به طوری که هر کاربر تازه کاری هم ممکن است با مطالعه اولین مطلب در مورد موتورهای جستجو به فکر انجام این کار بیفتد. نگارنده خود چندین سال پیش وقتی اولین صفحه وب خود را ساخت سعی کرد با تکرار بی رویه کلمات کلیدی در قسمت خالی صفحه و پنهان کردن آن با تغییر رنگ آن با رنگ پس زمینه کلمات کلیدی خود را در موتورهای جستجو ثبت نماید. همین سعی افراد در تقلب در بکارگیری کلمات کلیدی خود باعث توجه بالای طراحان موتورهای جستجو برای تشخیص این تقلبها شده به طوری که امروزه موتورهای جستجوی پیشرفته از الگوریتمهای و روشهای بسیار پیچیده برای تشخیص این موارد بهره می برند. کلمات کلیدی هنگامی که در عنوان صفحه، عنوان مطالب و همچنین در متن لینکها بکار می روند اهمیت بیشتری پیدا می کنند. مهمترین کلمه کلیدی هر صفحه حتما باید در عنوان صفحه بکار گرفته شوند. کلمات کلیدی بکار گرفته شده در عناوین مطالب هم اهمیت ویژه ای دارند. عناوین مطالب در صفحات هم معمولا با فونت درشت و ترجیحا در تگهای عنوان (Heading tags like h1 and h2) در صفحه مشخص می شوند. پیشنهاد می شود که حتما به صورت معقول از کلمات کلیدی سایتتان در عناوین مطالب استفاده کنید. برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید مطالبی با موضوع وب معنایی (Semantic Web) را مطالعه کنید. وب معنایی به موضوع استفاده صحیح و بجا از تگ های HTML در صفحه می پردازد. کلمات کلیدی در لینکها هم نقش ویژه ای دارند به طوری که کلمات که در یک لینک بکار می روند نقش کلمات کلیدی برای صفحه لینک شده را دارند. از این رو بهتر است در هنگام لینک دادن به صفحاتمان به متن لینک توجه بیشتری کنیم و در آنها حتی الامکان از کلمات کلیدی صفحه لینک شده استفاده کنیم. پیشنهاد اساسی در مورد استفاده از کلمات کلیدی در سایت این است که از کلمات کلیدی به طور معقول و درست در صفحات استفاده کنید و هرگز سعی در تقلب در استفاده از کلمات کلیدی نداشته باشید. فراموش نکنید که حتی اگر بتوانید موتورهای جستجو را فریب دهید، باز هم در نهایت این کاربران واقعی هستند که وارد صفحات شما می شوند و با مشاهده یک صفحه بی ربط به موضوع جستجویشان صفحه شما را به سرعت ترک کرده و تنها یک تاثیر منفی از سایت شما در ذهن آنها باقی می ماند. پس هیچ وقت فراموش نکنید که شما صفحاتتان را برای کاربران تهیه و تالیف می کنید و نه موتورهای جستجو. 11.                        استاندارد سازی کد صفحات استاندارد بودن کدهای HTML و یا در نوع جدیدتر آن XHTML صفحات دارای اهمیت است. موتورهای جستجو برای پردازش صفحات شما کدهای آن را می خوانند و در صورتی که صفحه شما دارای کدهای اضافه، درهم و اشتباه باشد ممکن به درستی نتوانند صفحه شما را فهرست بندی کنند. از این رو لازم است کدهای شما صحیح و بدون خطا باشد. 12.                        به روشهای دروغین توجه نکنید افرادی هستند که بنا به تصور غلط و یا هر دلیل دیگری اقدام به معرفی روشهایی می کنند که ادعا دارند به سرعت رتبه سایت را افزایش می دهد. به عنوان مثال در سایت pr10.com ده روش کلیدی را ذکر کرده است که به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنم: ۱٫ تا می توانید در صفحات خود تگ متا بگذارید و موارد آنها را با کاما از هم جدا کنید. ۲٫ در صفحه خود حتما به گوگل لینک بدهید. ۳٫ در صفحات خود متن نامرئی بگذارید. ۴٫ پایین صفحه خود را پر نقطه کنید و هر کدام از آنها را به یکی از صفحات خود لینک کنید، چند تا از آنها هم به موتورهای جستجو مثل گوگل و یاهو لینک کنید. ۵٫ همه نوشته های صفحه تان را در تگ H1 قرار دهید. بدیهی است که اکثر این روشها نه تنها بی فایده است بلکه ممکن است به عنوان تقلب شناخته شده و رتبه سایت شما را پایین هم بیاورد. 13.                        پیج‌رنک گوگل (Google Pagerank) چیست؟ بنا به تعریف گوگل “پیج رنک اندازه گیری گوگل از اهمیت یک صفحه در اینترنت است.” در واقع پیج رنک یک عدد از ۰ تا ۱۰ است که گوگل برای هر صفحه ای تعیین می کند که البته این عدد ساده به راحتی هم بدست نمی آید بلکه تلفیقی است از همه موارد اندازه گیری و ارزش گزاری صفحات وب که در این نوشته به مهمترین آنها پرداختیم. صفحات با کمترین درجه اهمیت پیج رنک ۰ و صفحات با بیشترین اهمیت پیج رنک ۱۰ دارند که البته شمار صفحات با Pagerank 10 بسیار کم و در کل اینترنت حدود ۱۰۰ صفحه می باشد و به طور کلی ۹۰ درصد صفحات وب دارای رتبه زیر ۵ می باشند. از این رو اگر پیج رنک سایت شما حدود ۴ یا ۵ باشد بسیاری از رقیبان خود را پشت سر گذاشته اید. نتیجه گیری در این مقاله به اصلی ترین و مهمترین روشها و اصولی پرداخته شد که می تواند باعث افزایش رتبه و اعتبار سایت شما در نزد موتورهای جستجو خصوصا گوگل شود. با مد نظر قرار دادن این موارد می توانید امیدوار باشید که در نتایج جستجو همیشه رتبه های اول را بدست بیاورید و از این طریق بازدید کننده زیادی جذب کنید. البته هنوز یک نکته کلیدی باقی مانده است که به دلیل اهمیت بسیار بالا آن را “اصل کلیدی بهینه سازی برای موتورهای جستجو” نامیده ام. اما قبل از اینکه به این اصل بپردازیم بگذارید به نکته بسیار مهمی اشاره کنم و آن این است که حتما برای بهینه سازی سایت خود برای موتورهای جستجو و یا همان سئو سرمایه گذاری کنید. شاید با هزینه و تبلیغ توانستید برای مدت محدودی تعداد زیادی بازدید کننده به سایت خود جذب کنید اما این روش همیشه به صرفه و موثر نیست و باید به دنبال راههایی پایدارتر و موثرتر باشید. امروزه اکثر افراد از موتورهای جستجو برای یافتن اطلاعات و صفحات مورد نظر خود در اینترنت استفاده می کنند و از این رو سایتهایی که دارای رتبه بالاتر در موتورهای جستجو باشند همه روزه تعداد زیادی بازدید کننده جدید و البته به طور رایگان جذب می کنند. و اما “اصل کلیدی برای بهینه سازی برای موتورهای جستجو” چیزی نیست جز اینکه سایت شما بتواند حداکثر نیازهای بازدید کننده را برآورده سازد که در واقع همان هدف اصلی از ایجاد وبسایت هم هست. مطالب شما باید آنقدر کامل باشد که فرد کمتر احساس کند که نیاز به مطالعه مطلبی مشابه دارد و یا سرویس یا محصولاتی که ارائه می دهید آنقدر کامل باشد که فرد واقعا نیازهایش با آن برآورده شود و سراغ دیگر سرویسها و محصولات نرود. این موضوع از آنجا اهمیت مضاعفی پیدا کرده است که موتورهای جستجو کلیک های انجام شده روی نتایج جستجو توسط کاربران را بررسی می کنند. به عنوان مثال فرض کنید سایتی دارید که اطلاعات مربوط به هواشناسی را ارائه می دهد و کاربران با جستجوی عبارت “آب و هوا” سایت شما را به عنوان اولین نتیجه پیدا و وارد آن می شوند. بدیهی است که اگر اطلاعات سایت شما نیازهای آن را برآورده کرد، آنها دیگر به سراغ دیگر نتایج جستجو که در صفحه لیست شده اند نخواهند رفت. اما اگر سایت شما نیازهای آنها را برآورده نکرد بر روی سایر نتایج جستجو هم کلیک خواهند کرد و این از رتبه سایت شما برای کلمه کلیدی مورد جستجو می کاهد. به عبارت دیگر هر چه کاربران در صفحه نتیاج جستجو بر روی لینک سایت شما بیشتر و بر روی لینک سایتهای رقیب کمتر کلیک کنند تاثیر زیادی روی افزایش رتبه سایت شما برای آن مورد جستجو خواهد گذاشت. البته لازمه کلیک های بیشتر روی لینک شما این است که صفحه شما از ابتدا رتبه خوبی داشته و در اولین صفحات نتایج ظاهر شود. منبع : http://seo.webgah.net
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۸۸ ، ۱۱:۲۹
Shahram Ghasemi
پیج رنک page rank راهکارهای بدست آوردن جایگاه و رتبه بهتر در موتورهای جستجو سه رکن اساسی در راه بدست آوردن جایگاه برتر: میتوان سه فاکتور اصلی را برای رتبه بندی سایت در موتور جستجو بر شمرد: 1- محتوا و مندرجات سایت (کلمات کلیدی یا کلیدواژه ها) 2- لینکها (پیوندهای) ورودی خروجی 3-نوع صفحه ها و شگردهای طراحی سایت البته هریک از فاکتورهای بالا ، نکات بسیار زیادی را در بر میگیرد و گاه برخی از مقاله ها تا 100 فاکتور موثر در رتبه بندی را مطرح میکنند. و ما بزودی به بررسی دقیق تر هر یک از این موارد ، و نقش آنها در  بهبود رتبه سایت در موتور جستجو خواهیم پرداخت. اما نخست ببینیم خود موتورهای جستجو چه راهکارهایی ارایه میدهند : گوگل چه میگوید ؟؟ Google loves Content. گوگل عاشق محتوا است. این چیزی است که گوگل به وب مستر ها سفارش می کند. همچنین سایت گوگل هرگونه همکاری مسقیم با شرکتهای SEO را رد کرده است. و نکات زیر را در پایگاه اینترنتی خود مطرح ساخته است: ۱- مراقب ایمیل هایی که ادعا می کنند از طرف جستجو گر ها ارسال شده اندو سایت شما را میخواهند فهرست کنند باشید. یک موتور جستجو هرگز به سایتی برای ایندکس شدن ایمیل نمی زند. 2- هیچ کس نمیتواند رتبه 1را برای صفحه شما تضمین کند. این موضوع 100 % واقعی است و هرکس به شما گفت که رتبه نخست گوگل یا هر موتور جستجوی دیگری را به سایت شما میدهد باور نکنید. 3- مراقب شرکتهایی که ادعای روشهای محرمانه و رمزی برای رسیدن به موقعیت های بسیار بالا را دارند باشید. البته روشها و فوت و فن هایی وجود دارد و خود من نیز روشهایی برای خودم دارم . ولی ادعای روشهای مخفی و پشت پرده را باور نکنید. 4- ادعای کسانی که می گویند سایت شما را به صدها موتور جستجو معرفی میکنند و یا هزاران لینک به شما میدهند را باور نکنید. این ادعا ها حتی اگر درست باشند تلاشی بیهوده و کم اثر خواهند بود. برخی شرکتهای SEO از شما میخواهند که نرم افزار خاصی را نصب کنید تا بتوانید کارهایی از قبیل تایپ مستقیم کلیدواژه ها در مرورگر اینترنت را انجام دهید. این کارها هیچگونه اثری در افزایش بازدید های واقعی ندارند. پس مراقب باشید. پیش از آنکه به یک شرکت SEO اطمینان کنید و پولی بپردازید خوب است اطلاعاتی در این زمینه کسب کنید. و هرگز بی گدار به آب نزنید و پول خود را هدر ندهید. 5- گوگل هرگز رتبه ای را نمی فروشد. پس بدانید پول شما صرف چه چیزی میشود. برخی جستجو گر ها ممکن است در ازای دریافت پول، سایت شما را در لابلای رتبه های بالا درج کنند. اما گوگل و دیگر سایتهای مطرح جستجو هرگز اینکار را نمی کنند. سایتهایی که به جستجو گر پول میدهند تا در کنار صفحه نتایج لیست شوند ، کاملا روشن و واضح به عنوان اسپانسر (حمایت کننده مالی) مشخص می شوند. 6- از شرکتی که قرار است برای شما سایتتان را بهبود دهد بپرسید که این کار چه مدت طول خواهد کشید و چند نفر پرسنل در آن مداخله خواهند داشت.البته بیان یک زمان دقیق غیر ممکن است ، ولی میتوان یک محدوده زمانی را مشخص کرد مثلا 3 الی 5 ماه.  همچنین اطلاعاتی در مورد سوابق و فعالیتهای شرکت جویا شوید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۸۸ ، ۱۱:۲۹
Shahram Ghasemi
بسم الله الرحمن الرحیمبرای وارد کردن یک پرس و جو در گوگل، فقط کافیست تا کلمات تشریحی خود را ورودی گوگل وارد کرده و بعد کلید enter را بزنید (یا بر روی دکمه search جستجو کلیک  کنید). گوگل از پیچیده ترین تکنیکهای هماهنگی متون برای پیدا کردن صفحاتی که مربوط به جستجوی شما هستند استفاده میکند. برای نمونه، وقتی گوگل صفحه ای را تجزیه و تحلیل می کند، گوگل به صفحاتی که به آن صفحه نیز لینک هستند نگاه می کند تا ببیند که شاید آن صفحات هم درخور با جستجوی شما باشند. گوگل همچنین صفحاتی را که موضوعی ارتباطی با موضوع جستجوی شما دارند را برای شما ترجیح میدهد. ۰اگر می خواهید کلمات تایپ شده در جستجو باشند آنها را با فاصله به صورت ساده در کنار هم بنویسید. ماند: Macromedia nokia agreement ۰اگر می خواهید یکی از کلمات شما حداقل در نتایج باشد بین آنها OR بگذارید. مانند: macromedia OR "YAHOO news" ۰اگر بخواهید یک کلمه حتما باشد و همراه با یکی از دو کلمه دیگر بیاید از حالت پرانتز می توانید استفاده کنید. مانند: Persian (yahoo OR blog). این جستجو دو عبارت را اجستجو می کند: Persian Blog  و Persian Yahoo ۰اگر بخواهید کلمه خاص شما در title صفحه موجود باشد باید از کلمه کلیدی intile استفاده کنید. مثلا: intitle:"021tanhamihanblog web services" ۰اگر بخواهید کلمه ای که وارد کرده اید بخشی از آدرس url استفاده کنید. مثلا:   inurl:"Persian" این جستجو تمام کلماتی که آدرس سایت آنها کلمه پرشین موجود باشد را پیدا می کند. ۰اگر می خواهید گوگل فقط بدنه متون را جستجو کند از کلمه intext استفاده کنید. مثلا: intext: "access 2000 problems" ۰اگر می خواهید که گوگل فقط در یک سایت خاص دنبال مطلب وارد شده شما بگردد بعد از نوشتن موضوع جستجو از کلمه site به شکل زیر استفاده کنید: site:021tanhamihanblog.com این کد در ادامه جستجوی شما باعث می شود تا گوگل به دنبال مقاله مورد نظر شما در سایت 021tanhamihanblog بگردد. ۰اگر شما یک سایت یا وبلاگ دارید و می خواهید بدانید چه کسانی لینک سایت شما را در سایتشان قرار داده اند از کلمه link با آدرس خودتان به شکل زیر استفاده کنید. Link:www.021tanhamihanblog.com ۰اگر می خواهید دنبال فایل های خاصی که با موضوع شما مرتبط هستند بگردید از کلمه filetype  به صورت زیر استفاده کنید. Programming vb filetype:pdf این کد جستجو فایل های pdf که درباره برنامه نویسی vb باشند را به شما نشان می دهد. ۰یک نکته در جستجو: گوگل حداکثر 10 کلمه را برای جستجو می پذیرد و اگر بیشتر باشد از بقیه کلمات صرف نظر می کند. ۰گوگل کلمات ربطی ساده مانند of,the,and,an,a را نادیده می گیرد. برای اینکه این کلمات را هم جزو متن و کلمات درخواستی شما در نظر بگیرد  باید قبل از این کلمات یک علامت + قرار دهید. ۰اگر بخواهید چیزی در جستجوی شما اصلا نباشد از علامت منفی در کنار آن کلمه استفاده کنید. این حالت برای کد ها هم تاصیر دارد. مثلا می خواهید کلمه programming را جستجو کنید. اما نمی خواهید کلمه web در نتایج جستجوی شما باشد، پس می نویسید: programming –web ۰اگر بخواهیم تعداد نتایج در یک جستجو را مثلا به صد نتیجه در یک صفحه افزایش دهید از num=100 درمتن جستجوی خود استفاده می کنیم. ۰برای فراهم سازی تعداد نتایج دقیق، گوگل از بند آوردنیا "wildcard" برای حمایت از جستجوهای خود استفاده نمی کند. برای مثال اگر شما "googl" را جستجو کنید نتایج ارایه شونده شامل "googler" یا "googlin" نمی شوند. ۰جستجوهای گوگل حساس به حالت نوشتن (case sensitive) آنها نیست. تمامی کلمات بعد از ورود به حروف کوچک تبدیل می شوند. برای مثال اگر وارد کنید "GOOGLE"  یا "GoOgLe" به عنوان "google" شناخته می شود.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۸۸ ، ۱۱:۲۸
Shahram Ghasemi
بسم الله الرحمن الرحیمSEO چیست؟   SEO مخفف کلمات Search Engine Optimization به معنای بهینه سازی وب سایت برای موتورهای جستجو می‌باشد.   برای اینکه رتبه وب سایتتان را افزایش دهید باید به موتورهای جستجو بگویید که سایت شما در چه زمینه‌ای فعالیت می کند. برای معرفی زمینه فعالیت وب سایتتان به موتورهای جستجو باید از کلمات کلیدی (keywords) مناسب در جاهای مختلفی از سایتتان استفاده کنید.       انتخاب کلمات کلیدی مناسب   قبل از اینکه ما مشغول جمع آوری اطلاعات برای سایت شویم، باید تعدادی کلمه کلیدی، متناسب با زمینه فعالیت‌مان انتخاب کنیم و سپس این کلمات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. این مرحله یکی از مهمترین مراحل در علم SEO می‌باشد.   تجزیه و تحلیل کلمات انتخاب شده شامل موارد زیر می‌باشد:   1- کلمات انتخاب شده را در موتورهای جستجوی معروف نظیر Google جستجو کنید. با این کار رقبای اصلی شما مشخص خواهند شد. سپس شما باید سایت‌های رقیب را بررسی کنید، در ادامه خواهیم گفت که در بررسی سایت‌های رقیب به چه نکاتی باید توجه کرد.   2- سعی کنید کلمات عمومی را به عنوان کلمه کلیدی انتخاب نکنید.   بعنوان مثال اگر زمینه فعالیت شما فروش قطعات کامپیوتری دست دوم است، کلمه "کامپیوتر" کلمه مناسبی نمی‌باشد. زیرا شامل تاریخچه کامپیوتر، علوم کامپیوتر و... نیز می شود ولی کلمه "قطعه دست دوم کامپیوتر" کلمه مناسبی خواهد بود.   3- بهتر است از کلمات ترکیبی بعنوان کلمات کلیدی استفاده کنید زیرا رقابت برای کلمات مفرد بیشتر است. پس از اینکه ترافیک سایت شما به یک حد قابل قبولی رسید، می‌توانید رقابت خود را برای کلمات مفرد ادامه دهید...     چگونه کلمات کلیدی انتخاب شده را به موتورهای جستجو بشناسانیم؟   در این مرحله هدف این است که کلمات انتخاب شده را در جاهای مختلف سایت بکار بریم تا ربات‌های موتورهای جستجو هنگام پیمایش سایت ما، اطلاعات کافی از زمینه فعالیت ما بدست آوردند. برای این منظور به ازای هر یک از کلمات انتخاب شده یک صفحه، اطلاعات می‌نویسیم. بهتر است در هر صفحه تمرکز بر روی یک کلمه باشد. نکته قابل توجه این است که باید سعی شود کلمه مورد نظر در متن ما بیش از اندازه تکرار نشود زیرا در این صورت ربات‌های موتورهای جستجو، سایت ما را جزو سایت‌هایی قرار می دهد که هدف آنها مختل کردن فعالیت موتورهای جستجو است (spam) و هیچگاه سایت شما در بانک اطلاعاتی موتورهای جستجو قرار نخواهد گرفت. به طور کلی گفته می‌شود بهتر است در یک صفحه 2 الی 3 درصد از کلمات، به کلمات کلیدی اختصاص یابد.   همچنین با توجه به این نکته که ربات‌های موتورهای جستجو، صفحات وب را از بالا به پایین و از چپ به راست پیمایش می‌کنند، بهتر است که در ابتدا و انتهای صفحات، کلمات کلیدی بکار برده شوند. معمولاً در پایین صفحات وب (زیر کپی رایت سایت) کلمات کلیدی مرتبط با صفحه نوشته می‌شوند.   پس از نوشته شدن مطالب، مراحل زیر را انجام دهید:   1- در عنوان صفحه، کلمه یا کلمات کلیدی استفاده شده در متن صفحه را بکار ببرید. انجام این کار اهمیت بالایی دارد زیرا متنی که درعنوان صفحه قرار دارد بعنوان متن لینک، بازگشتی موتورهای جستجو می‌باشد. موتور جستجوی گوگل فقط 66 کارکتر از این متن را نمایش می‌دهد بنابراین سعی کنید عنوان صفحات کمتر از 66 کاراکتر باشد. برای تعیین عنوان صفحه از تک title بصورت زیر استفاده کنید. سعی کنید اگر بیش از یک کلمه کلیدی در صفحه دارید از کارکتر | بعنوان جداکننده کلمات، استفاده کنید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۸۸ ، ۱۱:۲۸
Shahram Ghasemi
رتبه سایت خود را در اینترنت پیدا کنید   هر یک از موتور های جستجوگر (مانند گوگل و یاهو) به صفحات سایت ها بر حسب الگوریتم های خاص خودشان امتیاز می دهند. هر قدر سایتی امتیاز بالاتری داشته باشد ، در هنگام نمایش نتایج search ، در خط بالاتری قرار میگیرد .و این به معنای ورودی بیننده بیشتر از سایت های جستجوگر است . اما چگونه میتوان از رتبه سایت خود در وب آگاه شد ؟   1-      اولین چیزی که این روزها بعنوان رتبه سایت ها مطرح است Pagerank گوگل است . گوگل امتیازی را بین 0 تا 10 به سایت ها و صفحات داخلی آنها می دهد که هر قدر این امتیاز بالاتر باشد نشان از مهم تر بودن سایت دارد . این امتیاز بندی تقریبا هر ماه یکبار یا دو بار توسط گوگل باز بینی شده و تغییر میکند . برای اینکه امتیاز پیج رنک سایت های مختلف را در حین باز کردن آن سایت مشاهده کنید میتوانید تولبار گوگل را روی IE نصب کنید ( این تولبار شامل یک بخش کوچک است که امتیاز صفحه ای را که در IE باز است نشان میدهد) و یا به آدرس www.pagerank.net مراجعه کنید و آدرس صفحه مورد نظرتان را وارد کنید تا امتیاز آن را بشما اعلام کند. 2-      لینک های دیگران به سایت شما : برای اینکه ببینید چند سایت بشما لینک داده اند میتوانید به سایت گوگل بروید و در بخش جستجو ، آدرس سایت را با افزودن عبارت link: در ابتدای آن بنویسید .مثلا : link:www.021tanhamihanblog.comهمچنین میتوانید در یاهو نیز این کار را انجام دهید . اما در یاهو باید http:// را نیز در ابتدای آدرس وارد کنید . link:http://www.021tanhamihanblog.comاینکار را در msn با وارد کردن آدرس سایتتان بصورت linkdomain:www.021tanhamihanblog.com  در بخش جستجو وارد کنید . 3-      سایت الکسا نیز یک رنک برای صفحات سایت ها تعریف میکند و اطلاعات نسبتا کاملی را هم در باره سایت ها ارائه میدهد .به این سایت بروید و در بخش Traffic Ranking آدرس سایت خود را وارد کنید . همانطور که می بینید امتیاز و ترافیک شما را با جزئیات کاملی ارائه می دهد . همچنین این سایت امکان مقایسه نموداری ترافیک 2 سایت را با هم فراهم نموده است. 4-      سایت leapMarket نیز امکان مقایسه سایت شما را با سایت های رقبا در چند موتور جستجوگر بصورت یکجا فراهم میکند . شما میتوانید آدرس سایت خود را در مقایسه با 3 سایت رقیبتان در این سایت مشاهده کنید. این سایت اطلاعات خود را از موتور های جستجوگر یاهو و گوگل و msn و Hotbot دریافت میکند و با ساخت نمودار های مقایسه ای شما را در فهم این اطلاعات یاری میکند .
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۸۸ ، ۱۱:۲۲
Shahram Ghasemi
بسم الله الرحمن الرحیمموضوع : تصمیم گیری و هدف گذاری فرستنده :مینا ؟؟همه ما رویا ها و آرزوها یی داریم ... همه ما در اعماق روح خود می خواهیم باور کنیم که دارای موهبت خاصی هستیم، می توانیم تغییر و تفاوتی ایجاد کنیم، می توانیم به طریق خاصی در دیگران نفوذ کنیم و می توانیم جهان فعلی را به صورت دنیای بهتری در آوریم. آرزوی شما چیست ؟ شاید رویایی است که آن را فراموش کرده اید و یا درشرف زوال و نابودی است . اگر آرزوی شما عملی می شد ، وضع امروزی شماچگونه بود؟ اکنون چند لحظه وقت صرف کنید و در رویا و آرزوی خود فرو بروید و ببینید خواسته واقعی شما در زندگی چیست ؟              کارهایی که گاه به گاه انجام می دهیم، ملاک نیستند، بلکه اعمال دائمی ما هستند که نقش تعیین کننده دارند. پدر همه اعمال ما کدام است ؟ چه عملی در نهایت ، تعیین کننده شخصیت و راه زندگانی ماست ؟ پاسخ این پرسش در کلمه تصمیم نهفته است . در لحظات تصمیمگیری است که سرنوشت ما رقم زده می شود . من بیش ازهر چیز ، اعتقاد دارم که آنچه سرنوشت ما را تعیین می کند ، شرایط زندگیمان نیست ، بلکه تصمیمهای ماست.          چه کسی باور می کردکه ایمان مردی آرام و بی ادعا ( حقوقدانی که به اصل مسالمت معتقدبود ) چنان قدرتی داشته باشد که امپراطوری وسیعی را واژگون کند ؟ مع ذالک تصمیم مهاتماگاندی و اعتقاد او به اینکه بدون توسل به خشونت می توان به مردم هند کمک کرد تا دوباره زمام کشور خود رابدست گیرند،یک رشته وقایع زنجیره ای غیر منتظره را سبب شد . ببینید یک تصمیم ، که به موقع و با ایمان کامل به آن عمل می شود ، چه نیرویی دارد. هنگامی که خیلیها این کار را رویایی غیر ممکن تصور می کردند ، استقامت و پابندی گاندی به تصمیمی که گرفته بود ، آن رویا را به واقعیتی غیرقابل انکار مبدل کرد.نکته آن است که خود متعهد کنیم بطوری که نتوانیم از تصمیم خود بر گردیم . اگر شما همین اندازه شور و شوق، ایمان و عمل در خود سراغ داشتید که بتوانید حرکتی توقف نا پذیر را به وجود آورید، دست به چه اقداماتی می زدید؟        در درون هر یک از ما منابع نیروی عظیمی به ودیعه نهاده شده است که می تواند ما رابه کلیه آرزوهای خود و حتی به چیزی بیش از آن برساند. یک تصمیم ، می تواند دریچه های بسیاری را به روی ما باز کند و شادمانی یا غم ، سعادت یا بی نوایی، با هم بودن یا انزوا ، عمر طولانی و یا مرگ زود رس را به ارمغان آورد. از شمامی خواهم که همین امروز ، تصمیمی بگیرید که بلافاصله موجب دگرگونی یا بهبود کیفیت زندگیتان شود.کاری را که به تعویق انداخته اید انجام دهید...مهارت تازه ای فرا بگیرید ...با دلسوزی و احترام بیشتری نسبت به دیگران رفتار کنید ... و یا به کسی که چند سال است با او صحبت نکرده اید ، تلفن کنید . فقط بدانید که همه تصمیمها دارای پی آمد هایی هستند. حتی اگر هیچ تصمیمی نگیرید، این خود نوعی تصمیم است. در گذشته، چه تصمیمهایی گرفته، یا نگرفته اید که بر زندگی امروزی شما تاثیر شدیدی داشته است ؟       در سال 1955 خانم روزاپارکس تصمیم گرفت که از یک قانون غیر عادلانه و مبتنی بر تبعیض نژادی سرپیچی کند. وی از اینکه در اتوبوس ، جای خود را به سفید پوستی واگذارد امتناع کرد و این عمل او ، نتایجی به بار آورد که در آن لحظه به ذهنش خطور نمی کرد . آیا قصد او این بود که ساختار اجتماع را دگرگون سازد ؟ قصد او هر چه بود، پا بندی وی به معیارهای عالیتر زندگی ، او را به انجام این عمل واداشت . اگر معیارهایی را که دارید ، بالا ببرید و تصمیم واقعی بگیرید که براساس آن معیارها زندگی کنید چه تغییرات شگرفی ایجاد خواهد شد؟      همه ما ، داستان زندگی افرادی را شنیده ایم که علی رغم محدودیتهای شرایط، دست به کاری شگرف زده و به صورت نمونه هایی از نیروی بی کران روح انسان در آمده اند. من و شما نیز می توانیم زندگانی خود رابه صورت یکی ازاین افسانه ها در آوریم ، به شرط اینکه شهامت داشته باشیم و بدانیم که قادریم اختیار اتفاقاتی راکه در زندگیمان می افتد به دستگیریم. و اگر هم نتوانیم همیشه اتفاقاتی راکه در زندگیمان می افتد کنترل کنیم ، دست کم می توانیم بر واکنشهای خود نسبت به آن وقایع ، و بر اعمالی که در مقابل آنها انجام می دهیم مسلط باشیم. اگر در زندگی شما چیزی هست که از آن ناراضی هستید، ( مثلاٌ در زمینه روابط، سلامت جسمی ویا شغل) هم اکنون تصمیم بگیرید که بلافاصله تغییری در آن به وجود آورید.       هر چه بیشتر تصمیم بگیرید ،قدرت تصمیم گیری شما بیشتر می شود .همچنان که عضلات بدن در اثر ورزش نیرومندتر می شوند ، قدرت تصمیم نیز با تمرین افزایش می یابد. همین امروز، در مورد دو کار که به تاخیر انداخته اید تصمیم بگیرید: یک تصمیم که گرفتن آن آسان و یک تصمیم که کمی دشوارتر باشد. بلافاصله در جهت عملی کردن هر یک از آنها قدمی بردارید و این کار را با قدم دیگری که فردا بر می دارید ادامه دهید. با این عمل ، عضلات تصمیمگیری شما نیرومند می شوند و می توانید بزودی تغییراتی بزرگ ، در تمامی جهات زندگی خود به وجود آورید.    باید خود را مقید کنیم که از اشتباههای خود پند بگیریم، نه اینکه به خود بپیچیم و خویشتن را ملامت کنیم . اگر از خطاهای خود درس نگیریم ، ممکن است در آینده نیز آنهارا تکرار کنیم . اگر موقتاٌ کشتی تان به گِل نشست، بخاطر آورید که در زندگی انسان شکست معنی ندارد، بلکه فقط نتیجه وجود دارد . این ضرب المثل را در نظر داشته باشید : ناشی از تجربهاست ،و تجربه غالباٌ نتیجه قضاوت غلط است ! در گذشته خود ، مرتکب چه اشتباهی شده ایدکه بتوانید از آن برای بهبود زندگی امروزی خود استفاده کنید؟        موفقیت و شکست، معمولاٌ منشا واحدی ندارند.شکست نتیجه خودداری از انجام عملی ( مثلاٌ زدن یک تلفن ، رفتن یک کیلومتر راه یا اظهار عشق و محبت) است.همان طور که شکست ، ناشی از یک رشته تصمیمات جزئی است، موفقیت نیز ناشی از آغازگری و ابتکار ، پشتکار و بیان واضح عشق و محبت عمیق قلبی است. امروز چه عمل کوچکی می توانید انجام دهید که حرکتی را در جهت موفقیتهای زندگی به وجود آورد؟      تحقیقات پژوهشگران ، پیوسته نشان داده است که افرادموفق معمولاٌ به سرعت تصمیم می گیرند و وقتی انجام کاری را درست بدانند به آسانی از تصمیم خود بر نمی گردند. بر عکس ، اشخاص شکست خورده معمولاٌ دیر تصمیم می گیرند و تصمیم خود را به آسانی عوض می کنند . هر گاه تصمیم شایسته ای گرفتید ، آنرا رها نکنید.     او تقریباٌ نیمی از عمرش رادر یک ریه آهنی و نیم دیگر را در صندلی چرخدار گذرانده است. با وجود اینهمه مشکلات فردی ، او لابد در شرایطی نیست که بتواند کیفیت زندگی دیگران را بهتر سازد. آیا نظر شما غیر از این است ؟ادرابرتس ، مجسمه لحظات بی همتای تصمیم و اراده انسانی است . وی نخستین فرد معلولی است که بدون داشتن دست و پا ، از دانشگاه کالیفرنیا و برکلی فارغ التحصیل شده و به ریاست اداره توانبخشی ایالت کالیفرنیا رسیده است .وی که مدافع خستگی ناپذیر افراد معلول است ، توانسته است قوانینی رابرای حفظ کلیه حقوق انسانی معلولین به تصویب برساند و برای اجرای آن قوانین نیز ابتکارات بسیاری رانشان دهد. شما هیچ بهانه قابل قبولی ندارید . هم اکنون سه تصمیم بگیرید که وضع سلامت، شغل، روابط زندگیتان را بهتر سازد و آنگاه براساس آن تصمیمها عمل کنید.     چگونه می توانید چیزی نامرئی را قابل دیدن کنید؟ اولین قدم آن است که رویا و آرزوی خود را با دقت و روشنی تعریف کنید. تنها چیزی که حد توانائیهای شما را مشخص می کند ، همین است که بتوانید با دقت ، خواسته خود راتعریف کنید . اکنون می خواهیم آرزوها و رویاهای شما را متبلور سازیم و ظرف چند روز آینده برنامه ای بریزیم که مطمئناٌ شما را به هدف برساند.     همه ما، چه بدانیم و چه ندانیم ، دارای هدفهایی هستیم. این هدفها، هر چه باشند، بر زندگی ما تاثیر اساسی دارند.مع ذالک بعضی از هدفها، نظیر اینکه ( من باید قبضها و صورتحسابهای خود راپرداخت کنم ) هیچ شور و هیجانی در انسان ایجاد نمی کند. رمز آزاد کردن نیروهای واقعی آن است که هدفهای هیجان آوری برای خود قرار دهید که حقیقتاٌ نیروی خلاقه را در شما زنده کند و محرک شور و شوق باشد. هم اکنون آگاهانه هدفهای خود را انتخاب کنید.      هدفهایی را که به نظرتان ارزش تعقیب کردن دارند در نظر آورید. آنگاه یک هدف را که مهیج تر باشد بر گزینید . چیزی باشد که بخاطر آن ، صبحها زودتر از خواب بر خیزید و شبها دیرتر به بستر بروید. برای رسیدن به آن هدفِ، تاریخ معینی را در نظر بگیرید و در چند سطر بنویسید که چرا حتماٌ باید تا آن تاریخ به هدف برسید.آیا این هدف، آنقدر بزرگ هست که برایتان شور آفرین باشد؟ یا باعث شود که از چهار چوب محدودیتهای خود فراتر بروید؟ یا ظرفیتهای نهفته خود را آشکار کنید؟       اگر تاکنون اتومبیل یا وسیله تازه ای خریده باشید، متوجه شده اید که پس از خرید، مشابه آن در همه جا مشاهده می کنید. البته آن اشیا ، قبل از آن هم در اطراف شما وجود داشته اند ، اما متوجه آنها نمی شده اید . موضوع ساده است . بخشی از مغزمسئوول است تا کلیه اطلاعات را غربال کند و فقط آنچه را که برای بقا و یا موفقیت ، ضروری است وارد ذهن نماید. بسیاری از چیزها در اطرافتان وجود دارند که به کار موفقیت وعملی شدن رویا های شما می آیند، اما متوجه وجود آنها نمی شوید . زیرا هدفهای خود را به روشنی تعریف نکرده اید و به عبارت دیگربه مغز خود نیاموخته اید که آن    چیز ها دارای اهمیت هستند . پس از آنکه هدفها یا امور مهم را به ذهن خود یاد آور شدید، نوعی غربال ذهنی به نام             (سیستم فعال کننده شبکه ذهنی) به کار می افتد . این بخش از ذهن مانند آهن ربا عمل           می کند و کلیه اطلاعات و فرصتهایی را که ممکن است موجب موفقیت سریع و رسیدن شما به هدف شود جذب می نماید. بکار انداختن این کلید نیرومند عصبی ، می تواند ظرف چند روز یا چند هفته ، شکل زندگی شما را واقعاٌ دگرگون کند.      راهنمای هدفگذاری ( برنامه ریزی سیستم فعال کننده RAS ) 1 – از امروز به مدت چهار روز و هر روز به مدت ده دقیقه وقت خود را صرف هدفگذاری کنید. ( توجه : هدفهای خود رادر دفترچه ای یادداشت کنید) 2 – در هنگام انجام این تمرین مرتباٌ از خود بپرسید، ( اگر مطمئن بودم که به هر خواسته ای خواهم رسید و در هیچ زمینه ای شکست نخواهم خورد، در آن صورت چه چیزی را می خواستم و چه می کردم ؟) 3 – خوش باشید و به عوالم کودکی بر گردید. در یک فروشگاه بزرگ اسباب بازی ، روی زانوی بابانوئل ( یا عمو نوروز ) نشسته اید . در آن حالت هیجان و انتظار ، هیچ خواهشی آنقدرها بزرگ نیست . بهای هیچ چیزی آنقدرها گزاف نیست. همه چیز در دسترس است...       روز اول : هدفهای مربوط به رشد فردی احساس رفاه و دارندگی ، پایه ای است برای رسیدن به هر نوع موفقیت دیگر در زندگی 1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید: دلتان می خواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتهایی را می خواهید فرا بگیرید؟ چه خصلتهایی رامی خواهید در خود به وجود آورید؟ دوستان شما چه کسانی باید باشند ؟ خود شما چه کسی می خواهید باشید؟ 2 – برای رسیدن به هر هدف مهلت معینی قائل شوید ( مثلا شش ماه، یک سال ، پنج سال، ده سال، یا بیست سال). 3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید تا یک سال دیگر به آن دست یابید مشخص کنید. 4 – ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید حتما و به طور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.       روز دوم : هدفهای شغلی واقتصادی خواه آرزوی شما این باشد که در رشته حرفه ای خود سر آمد و پیشتاز باشید و میلیونها بر ثروت خود بیفزایید و خواه علاقمند باشید که به عنوان دانشجوی رشته تخصصی ، سرمایه ای از علم بیندوزید، اکنون فرصت دارید که نسبت به هدفهای خود اطمینان یابید. 1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات را درنظر بگیرید. چه مبلغ پول می خواهید بیندوزید؟ از شغل خود ویا شرکتی که در آن کار می کنید چه انتظاراتی دارید؟ درآمد سالانه مورد انتظار شما چقدر است ؟ چه تصمیمهایی در زمینه مالی باید بگیرید؟ 2 – برای رسیدن به هریک از هدفهای خود مهلتی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال). 3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید. 4 – ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید حتماٌ ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.       روز سوم : هدفهای تفریحی و ماجراجویانه اگر از نظر مالی هیچ محدودیتی نداشتید، دلتان می خواست چه کنید و یا چه چیزهایی را داشته باشید؟ اگر هم اکنون یک غول جادویی در مقابل شما حاضرمی شد تا شما را به آرزوهاتان برساند چه آرزویی می کردید؟ 1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات رادر نظر بگیرید. دلتان می خواهد چه چیزهایی را بسازید یا بخرید؟  دلتان می خواهد در چه اتفاقاتی حضور داشته باشید؟ به چه ماجراهایی علاقمند هستید؟ 2 – برای رسیدن به هر یک از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال). 3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید. 4 – ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید بطور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید روز چهارم : هدفهای معنوی و اجتماعی اکنون فرصت دارید که اثری از خود باقی بگذارید. میراثی به وجود آورید که تغییری واقعی در زندگی دیگران پدید آورد. 1 – پنج دقیقه فکر کنید و همه امکانات رادر نظر بگیرید.چه خدمتی از شما ساخته است ؟ در چه اموری و به چه کسانی می توانید کمک کنید ؟ چه چیزهایی را می توانید ایجاد کنید؟ 2 – برای رسیدن به هر یک از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یک سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال). 3 – بزرگترین هدفی را که می خواهید ظرف یک سال آینده به آن دست یابید مشخص کنید. 4 – ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید که چرا باید بطور قطع ظرف یک سال آینده به آن هدف برسید.     هرگز هیچ هدفی را رها مکنید، مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی درجهت تحقق آن برداشته باشید. هم اکنون لحظه ای فکر کنتید و اولین قدمی را که باید در جهت رسیدن به هدف بردارید مشخص سازید. برای اینکه پیشرفت کنید ، چه قدمی را باید امروز بردارید؟حتی یک قدم کوچک ( مثلا زدن یک تلفن ، یک قول، و یا یک برنامه ریزی مقدماتی )شما را به هدف نزدیکتر می کند . آنگاه کارهای ساده ای را که باید از امروز تا ده روز دیگر انجام دهید، به صورت برنامه ریزی به روی کاغذ بیاورید. این برنامه ده روزه، یک رشته عادتها رادر ما ایجاد می کند و نیروی محرکه توقف ناپذیری را به وجود می آورد که موفقیت دراز مدت شما را تضمین می کند. از هم اکنون شروع کنید!       اگر یک سال دیگر ، به همه هدفهای خود برسید چه احساسی خواهید داشت ؟ چه نظری نسبت به خودتان پیدا خواهید کرد ؟ زندگی را چگونه خواهید دید؟ پاسخ با این سئولات باعث می شود تا دلایل قاطعی برای رسیدن به هدفپیدا کنید. اگر بدانید که چرا باید کاری را انجام دهید، چگونگی انجام آن به آسانی معلوم خواهد شد. از فرصت استفاده کنید و چهار هدف یک ساله خود رامشخص سازید. زیر هریک از هدفها ، در یک پاراگراف شرح دهید که چرا مطلقاٌ خود را مقید می دانید که ظرف یک سال به آن هدفها نایل شوید.       رمز رسیدن به هدفها، شرطی کردن ذهن است . دست کم روزی دوبار ، هدفهایی را که نوشته اید بررسی کنید. آنها را در جایی قرار دهید که هر روزچشمتان به آنها بیفتد : مثلاٌ در دفتریادداشتهای روزانه ، روی میز کار ، در کیف پول یا روی آینه دستشویی که در هنگام اصلاح صورت آنها را ببینید . به خاطر داشته باشید که اگر دائماٌ راجع به چیزی فکرکنید و افکار خود راروی آن متمرکز سازید ، به سوی آن حرکت         می کنید . این، راهی ساده و بسیار پر اهمیت برای برنامه ریزی نظام فعال کننده شبکه ذهنی (RAS ) است.       اگر تلاشتان برای رسیدن به هدف ، عبث به نظر رسید، آیا باید هدف خود را تغییر دهید؟ پاسخ مطلقاٌ منفی است! پشتکار، ارزشمندترین عامل شکل دهنده کیفیت زندگی است و حتی از استعداد نیز مهمتر است.به هر حال هیچکس تاکنون صرفاٌ به علت داشتن علاقه به هدفی نرسیده است . انسان باید خود رامتعهد و پابند کند . آیا ممکن است که در اثر یک شکست موقتی، بینش و توانائیهای پیدا کنیم که در آینده حتی به موفقیتهای بزرگتری دست یابیم؟ مسلم است ! اکنون به تلاشهای ظاهراٌ ( بی ثمر) گذشته خود بنگرید و ببینید از آنها چه آموخته اید؟چگونه می توانید با استفاده از این بینشها ، چه در زمان حال و چه در آینده موفقیتهای بزرگی کسب کنید؟      همه افراد موفق ، آگاهانه یا ناآگاهانه از فرمول مشابهی برای رسیدن به هدفهای خود استفاده می کنند . شما هم برای رسیدن به خواسته های خود این چهار دستور ساده را بکار بندید: فرمول موفقیت نهایی 1 – ابتدا خواسته خود را مشخص کنید .( دقیق باشید! روشنی بیان نوعی قدرت است). 2 – دست به عمل بزنید.( زیرا داشتن آرزو کافی نیست). 3 – ببینیدنحوه عملکرد شما برای رسیدن به هدف، مفید و موثر است یانه .( برای یک فرضیه بی ارزش ، نیرو خود را بیهوده هدر ندهید). 4 – فرضیات و شیوه کار خود را آنقدر عوض کنید تا به هدف برسید.( قابلیت انعطاف، باعث می شود که نظرات تازه ای پیدا کنید و به نتایج تازه تری برسید.    هنگام تعقیب هدفها ، غالباٌ به نتایجی غیر منتظره دست می یابیم . آیا زنبور عسل عمداٌ می خواهد گلها را بارور سازد؟ خیر، بلکه زنبور در پی جمع آوری شهد، پاهایش به گرده گلها آغشته می شود و هنگامی که روی گل دیگر می نشیند ، ندانسته یک رشته عکس العملهای زنجیره ای را باعث می شود و در نتیجه ، دامنه کوهسار، هرروزی به رنگی دلپذیر در می آید. به همین ترتیب ، شما نیز هنگامی که به دنبال هدفهای ارزشمند خود می روید، ممکن است منابع پیش بینی نشده ای هم نصیب دیگران سازید. حتی تصمیم ساده ای ، نظیر اینکه به فلان دوست قدیمی تلفن کنید، ممکن است پی آمدهای مثبتی داشته باشید که اصلاٌ فکرش را نمی کردید. تلاشهای فعلی شما چه منابعی برای دیگران دارد؟     مقصود واقعی از داشتن هدف آن است که ضمن تعقیب هدف، شخصیت شما به عنوان یک فرد انسانی نیز ساخته شود . پاداش واقعی شما شخصیتی است که به عنوان یک انسان ، پیدا می کنید. اکنون دقایقی وقت صرف کنید و به طور خلاصه بنویسید که برای رسیدن به هدفهای خود باید چه خصلتها، خصوصیات، مهارتها، توانائیها، طرز فکرها و عقایدی را در خود ایجاد کنید.      لذت و شادی را فراموش مکنید . در نظر بسیاری از اشخاص ، هدفگذاری به این معنی است که وقتی به هدف بزرگی رسیدند،آنگاه می توانند از زندگی خود لذت ببرند. ما می خواهیم با شادمانی به هدف برسیم ، نه اینکه ابتدا به هدف برسیم و آنگاه شادی کنیم . سعی کنید از هر روز عمر خود به کاملترین صورت ، استفاده نمائید. شهدی را که در هر یک از لحظات حیات ، موجود است بچشید. ارزش زندگانی را با ملاک پیشرفتهای خود اندازه نگیرید ، بلکه بخاطر داشته باشید که جهت حرکت شما ، مهمتر از نیل به هدفهای موقت است. جهت حرکت شما رو به کدام جانب است ؟ آیا از هدفهای خود دور می شوید ، یابه آنها نزدیک می گردید؟ آیا لازم است در شیوه های خود تجدید نظر کنید؟ آیا از زندگی خود بطور کامل لذت می برید؟ اگر پاسختان منفی است ، هم اکنون تغییری دریکی از زمینه ها ایجاد کنید.    شاید بارها این جمله را از اشخاص شنیده باشید که ( آیا سهم من از زندگی همین است؟) فضانوردان آپولو که تقریباٌ تمام عمر خود را وقف سفر به کره ماه کرده بودند، در آن لحظه افتخار آفرین و تاریخی که قدم به ماه گذاشتند احساس غرور می کردند. اما پس از آنکه به زمین برگشتند بعضی هاشان دچار افسردگی شدید شدند. آیا هدفی باقی مانده بود که انتظارش را بکشند؟ آیا هدفی بزرگتر از سفر به کره ماه ، و کشف فضای خارج از زمین وجود داشت ؟ بلی ، شاید فقط یک هدف وجود داشته باشد و آن کشف فضای روح و دل انسانی است . همه ما نیاز داریم که دائماٌ احساس رشد عاطفی و معنوی کنیم . این غذایی است که روح ما به آن محتاج است . وقتی به هدفهایی که برای خود قرار داده اید نزدیک می شوید، فراموش نکنید که باید بلافاصله هدفی تازه برای خود انتخاب کنید و برای آینده ای که حتماٌ خواهد آمد، برنامه داشته باشید.     هدف نهایی چیست ؟ شاید این باشد که کار ارزشمندی انجام دهیم. پیدا کردن راهی برای کمک به دیگران ( آنانکه صمیمانه دوستشان می داریم) باعث می شود که در همه عمر ، احساس سعادت کنیم . برای کسانی که بخواهند، وقت، انرژی، سرمایه و نیرو های خلاقه خود را در راه خیر صرف کنند ، همیشه در این جهان جایی وجود دارد. امروز، چه عمل محبت آمیزی می توانید نسبت به فرد دیگری انجام دهید؟ هم اکنون تصمیم بگیرید ، به عمل بزنید و ازاحساسی که پیدا خواهید کرد، لذت ببرید.     جورج برنز کمدین محبوب ، اهمیت انتظار را بخوبی درک کرده است . تمام فلسفه زندگی او دراین کلمات خلاصه می شود: ( باید در زندگیتان چیزی وجود داشته باشد که به خاطرآن از بستر خارج شوید. در حال خواب، نمی توان کاری انجام داد . مهمترین اصل این است که در زندگی خود ، نقطه روشن و جهت مشخصی داشته باشید که رو به آن سو حرکت کنید.) وی اکنون بیش از نودسال سن دارد و هنوز در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بازی می کند . او سالن پالادیوم لندن را برای اجرای برنامه ای در سال 2000 میلادی ، از هم اکنون رزرو کرده است که در آن هنگام ، وی 104 سال سن خواهد داشت ! این گونه آینده سازیها را چگونه می بینید؟ بیشتر مردم تصور می کنند که در ظرف یک سال کارهای زیادی می توان انجام داد، اما در عین حال ، کارهایی را که در مدت ده سال می توانند به پایان رسانند دست کم می گیرند. شما ده سال دیگر چه وضعی خواهید داشت؟     به چیزی فکر کنید که امروزه آن را در اختیار دارید، اما زمانی در نظرتان هدفی رویایی جلوه می کرده است. شاید برای رسیدن به آن هدف، موانعی هم درسر راهتان بوده است و باوجود این اکنون جزئی از زندگی شماست. وقتی به دنبال هدف تازه ای می روید و با مانعی مواجه می شوید ، به یاد آورید که از این موانع ، قبلاٌ هم در زندگیتان بوده است و بر آنها غلبه کرده و موفق شده اید! روح انسانی ، واقعاٌ تسخیر ناپذیر است. قدرت اراده و میل به پیروزی ، موفقیت،‌‌‌‌سامان دادن به زندگی و تسلط بر آن ، تنها هنگامی در شما بیدار می شود که بدانید چه می خواهید و باور داشته باشید که هیچ مشکل و مساله و مانعی نمی تواند جلو شما را بگیرد . وجود موانع ، تنهابه این معنی است که باید عزم خود را برای رسیدن به هدفهای ارزشمند، جزمتر کنید.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۸۸ ، ۱۵:۳۱
Shahram Ghasemi
بسم الله الرحمن الرحیمموضوع :رمز و راز تغییر چیست ؟فرستنده :مینا ؟؟  من همیشه از اینکه می توانم تغییرات پایداری را در افراد به وجود آورم به خود مغرور بودم . اما یک روز از خواب غفلت بیدار شدم . مردی که زمانی به کمک من سیگار را ترک کرده بود،نزدم آمد،سیگاری روشن کرد، و گفت (تو موفق نشدی) من که کنجکاو شده بودم پرسیدم ( منظورت چیست؟) گفت ( پس از جلسه ای که با هم داشتیم، به مدت دو سال ونیم سیگار نکشیدم. اما یک بار در اثر فشار روحی،سیگاری روشن کردم و از آن موقع تا کنون دوباره به سیگار پناه آوردم. همه اش تقصیر تو بود!تو ذهن مرا به طور کامل برنامه ریزی نکرده بودی !) گرچه صحبتهای این مرد، خالی از خشونت نبود، اما نکته مهمی را به من آموخت.من دریافتم که ما باید شخصاٌ مسؤلیت تغییرات خود را به عهده بگیریم. هیچکس نمی تواند ذهن شما را ( برنامه ریزی ) کند. این شما هستید که باید خود را شرطی کنید. هر تغییری که در خود ایجاد کنیم ، فقط جنبه موقت دارد، مگر اینکه خود را( و تنها خود ، نه کسی یا چیزی دیگر را) مسؤول ایجاد آن تغییر بدانیم. خصوصاٌ باید به این سه اصل، معتقد شویم: 1 – تغییر، باید ایجاد شود( نه اینکه خوب است تغییر کنم) 2 – من باید این تغییر را ایجاد کنم( دیگران ممکن است راهنمایی کنند، اما مسئولیت با من است) 3 – من می توانم تغییر را به وجود آورم( عادتها راخودم ایجاد کرده ام، پس خودم هم می توانم آنهارا تغییر دهم). عامل واقعی ایجاد تغییر، چیست؟ تغییر، هنگامی ایجاد می شود که ما احساسی را که نسبت به یک تجربه معین داریم، عوض کنیم. تا زمانی که از کشیدن سیگار، لذت می برید، قادر به ترک آن نیستید. تغییر پایدار، هنگامی ایجاد می شودکه سیگار را چیزی تهوع آور و مایه مرگ بدانید. گرچه پذیرفتن این حقیقت دشوار است، اما عکس العملهای رفتاری ما ناشی از عواطف قلبی است و نه محاسبه هوشمندانه . ممکن است بدانید که خوردن شکلات، برای سلامتتان مضر است، و معذالک آن را بخورید. چرا؟ زیرا محرک اعمال ما، لذت و رنجی است که یاد گرفته ایم تا به بعضی از امور نسبت دهیم، نه چیزهایی که عقلاٌ صحیحی می دانیم. ما، در مغز و ذهن خود تداعیهایی را برقرار کرده ایم و این تداعیهای عصبی است که باعث رفتارهای ما می شود.  چرا بیشتر کوششهایی که برای تغییر عادت می کنیم، مؤثر واقع نمی شود؟ علتش آن است که به عوارض مشکلات، یعنی به معلول توجه می کنیم، در حالی که اگر علت را بر طرف نکنیم، مشکل دوباره تظاهرمی کند. شیوه ای که من ابداع کرده ام ( تداعی عصبی شرطی ) شامل شش مرحله ساده، اما مؤثر است که تغییرات پایداری را ایجاد می کند: 1 – آنچه را که واقعاٌ می خواهید، روشن سازید.( بیشتر مردم به چیزهایی که نمی خواهند ، توجه می کنند). 2 – از اهرم روانی استفاده کنید.( کاری کنید که ایجاد تغییر ، امری اجتناب نا پذیر شود.) 3 – الگو های محدود کننده را در هم بشکنید.( عادتهایی را که به آن چسبیده اید، ترک کنید). 4 – برای عادتهای قبلی، جانشینی پیدا کنید. ( مبارزه با عواطف و رفتارها کافی نیست باید آنها را با عادات بهتری جایگزین کرد). 5 – رفتار تازه را شرطی کنید( تا اینکه به صورت عادت تازه در آید). 6 – آنرا آزمایش کنید( تا از درستی عملکرد آن مطمئن شوید). چه عاملی مانع ایجاد تغییر می شود؟ بعضی از عقاید فردی و یا فرهنگی می توانند از ایجاد ممانعت کنند. بعضیها نمی توانند باور کنند که قادر به ایجاد تغییر هستند، زیرا قبلاٌ سعی کرده و موفق نشده اند. یا ممکن است تصور کنند که ایجاد تغییر، مستلزم مقدمات طولانی و خسته کننده است. می گویند( اگر چنین نبود، تاکنون تغییرات لازم را ایجاد کرده بودم .) علاوه بر این اگر مشکلی را که سالها در گیر آن بوده اند ظرف چند دقیقه حل کنند، در آن صورت باید جواب دوستان و خویشاوندان خود را بدهند. ممکن است بپرسند( اگر کار به این آسانی بود، پس چرا اینهمه ما را نگران خود کردی؟) این محرکهای منفی باعث می شود که ما در ایجاد تغییر کو تاهی کنیم تا مورد تحسین دیگران قرار گیریم. خود را از شر این عقاید فرهنگی خلاص کنید و بدانید که هر عمل تازه نتایج تازه در پی خواهد داشت. اکار و یا بی ثبات به حساب می آییم. برعکس افرادیکه با ثبات باشند، قابل اعتماد، محکم و درستکار به شمار می روند. این برداشتها فشارهای بیرونی زیادی را بر ما وارد می کند که شخصیت قبلی خود را حفظ کنیم و دقیقاٌ مطابق انتظارات جامعه رفتار نماییم. فقط بدانید به همان سرعتکه می توانید مشکلی رابه وجود آورید.به همان سرعت هم می توانید راه حلی برای مشکلات بیابید! وقتی می بینید که دیگران بسیار دیر تغییر می کنند با خود بیندیشید که آیا عمل تغییر واقعاٌ اینهمه طولانی است، یا اینکه این افراد آنقدر تغییر را به تاخیر می اندازند تا آنکه ناچار، به آن تن دردهند. برای اینکه تغییراتی را به سرعت ایجاد کنید اولین اعتقادی را که باید در خود بوجود آورید اینست که می توانید واقعاٌ هر چیزی راهم اکنون تغییر دهید.  در شما هیچ اشکال و ایرادی نیست. نه اعصابتان در هم شکسته است و نه نیازی به اصلاح دارید. اگر دائماٌ از جوابهای منفی اجتناب و از طرد شدن می هراسید علتش اینست که مغزتان راهی مؤثر را برای فرار از رنج، دنبال می کند. اما اینکه بطور کلی از جنس مخالف بپرهیزیم نیز رنج آوراست! برای ایجاد رفتارهای تازه باید تغییری در روابط عصبی و ذهنی خود ایجاد کنید. عوامل لازم برای ایجاد هر نوع تغییر در زندگی هم اکنون در شما هست. کافی است آنها را فعال کنید. اگر می خواهید در بعضی از جنبه های زندگی خود بهبودی پدید آورید( خواه این بهبود در زمینه رفتار باشد، خواه در زمینه عواطف و احساسات) هم اکنون آن را مشخص کنید و با استفاده از مابقی مطالب این بخش به خواسته خود برسید. تداعی عصبی شرطی قدم اصلی شماره 1 تصمیم بگیرید که چه می خواهید و مشخص کنید که چه عاملی مانع رسیدن به آن خواسته است. بخاطر داشته باشید که حواس خود را به هر چه متوجه کنیم همان را به دست می آوریم. پس به چیزهائیکه آنها را نمی خواهید . فکر نکنید، بلکه افکار خود را به چیزهایی که نمی خواهید ، متوجه سازید . به عنوان مثال هدف خود را (ترک سیگار) قرار ندهید، بلکه تصمیم بگیریدکه ( سالمتر، شادتر و زنده تر) از گذشته باشید. هر چه در این زمینه دقیقتر باشید نیروی بیشتری برای ایجاد تغییرات سریع پیدا می کنید. پساز اینکه خواسته خود را مشخص کردید، موانع و مشکلات را نیز مشخص سازید. مثلاٌ رنج و ناراحتی ناشی از ایجاد تغییر را قابل پیش بینی است در نظرآورید. خواسته شما چیست ؟ چه موانعی برای رسیدن به آن وجود دارد. حتماٌ تا کنون توجه کرده اید که بعضیها وقتی دچار بیماری ساده ای می شوند، بسیار دیر بهبود پیدا می کنند . هر چند که این اشخاص واقعاٌ می خواهند که بهبود یابند، اما از توجه و محبتی که دیگران به آنها می کنند و اجازه استراحتی که به آنها می دهند لذت می برند، و همین امر بطور نا خود آگاه معالجه آنان را به تعویق می اندازد. گاهی اوقات رفتارها و یا عواطف عذاب آور و دردناک، برای شخص دارای منافعی است که آنها را ( فواید جنبی) می نامیم. نیاز به این فواید جنبی ، غالباٌ بزرگترین مانع ایجاد تغییرات پایداراست. آیا شما رفتارهایی دارید که نیاز به تغییر داشته باشند، و در عین حال از آنها استفاده های جنبی ببرید؟ این فواید جنبی را با رنجی که به خاطراین رفتارها، در گذشته، حال و آینده متحمل شده، می شوید و یا خواهید شد مقایسه کنید. تداعی عصبی شرطی- قدم اصلی شماره 2 از اهرم روانی استفاده کنید: رنج فراوان را به عدم تغییر و لذت زیاد را به تغییرفوری نسبت دهید. از خود بپرسید: 1 – اگر این رفتار( یا احساس) را تغییر ندهم چه زیانهایی را متحمل خواهم شد؟ 2 – اگر این تغییر را ایجاد نکنم، در زندگی خود چه چیزهایی را از دست خواهم داد؟ 3 – رفتار قبلی در گذشته چه خسارتهای فکری، عاطفی، جسمی، مالی و معنوی به من زده است؟ 4 – تاثیر آن بر موفقیت شغلی و اطرافیان من چه بوده است؟ با طرح این پرسشها اثرات لذتبخش تغییر را در نظر مجسم کنید. 1 – در صورت تغییر چه احساسی نسبت به خود خواهم داشت؟ 2 – با انجام این تغییر نیروی فعال من چه افزایشی خواهد یافت؟ 3 – خانواده و دوستان من چه احساسی خواهند داشت؟ 4 – چه احساسی از رضایت و شادمانی خواهم داشت؟ 5 – آیا من شایسته همه این محاسن نیستم؟  او برای ترک سیگار همه راهها را امتحان کردهو هیچیک مؤثر واقع نشده بود. تا اینکه دختر 6 ساله او وارد اتاق او شد و گفت( پدر، خواهش می کنم خودت را نکش! من میخواهم که تو در مراسم عروسی من شرکت کنی!)هیچ لیل قانع کننده تری ممکن نبود او را مجاب کند که کشیدن سیگار موجب مرگ است. سیگارها را همان روز از پنجره بیرون انداخت و پس از آن دیگر سیگار نکشید . گاهی اوقات میزان رنج شما برای ایجاد تغییر کافی نیست ، اما رنجی که عزیزانتان می کشند می تواند اهرم روانی نیرومندی بشمار آید. اگر برای ایجاد تغییری کوششها کرده و به نتیجه نرسیده اید، شاید علتش نبودن اهرم روانی است. شما ممکن است ایجاد تغییری را مرتباٌ به تاخیر بیندازید تا آنکه خود را در موقعیتی قرار دهید که ایجاد تغییر امری اجتناب ناپذیر باشد. اما اگر دلایل قوی و کافی (و اهرم مناسب) داشته باشید، ناچار می شوید که دست به عمل بزنید. آیامی خواهید راه مطمئنی برای کاهش وزن به شماپیشنهاد کنم؟ دوست خوش اندامی راپیدا کنید و بهاو وجمعی دیگر از دوستان خود قول دهید که به کمک غذاهای سالم و ورزشهای شادیبخش وزن خود راکم خواهید کرد. سپس به آنها بگویید که اگر پیمان خود را شکستید یک ظرف غذای مخصوص سگ خواهید خورد . خانمی که از این روش استفاده کرده بود می گفت که او و دوستش قوطی غذای سگ را در معرض دید خود گذاشته بودند تا قولشان را فراموش نکنند. هر وقت که این دو نفر احساس گرسنگی می کردند و یا دلشان می خواست که از ورزش طفره بروند آن قوطی را بر مداشتند و نوشته های روی آن را ( که مثلاٌ نوشته بود محتوی ضایعات گوشت اسب) می خواندند و همین موضوع باعث می شد که بر سر خود بایستند. تداعی عصبی شرطی- قدم اصلی شماره 3 الگوهای محدود کننده را درهم بریزید آیا تاکنون پرنده ای را که در اتاق به دام افتاده باشد، دیده اید؟ پرنده با تلاشی بی ثمر به جستجوی راه خروج بر می آید و خود را بارها به نزدیکترین شیشه پنجره می زند. آیا تاکنون کسی رادیده اید که رفتارش شبیه آن پرنده باشد؟ این افراد ممکن است خیلی دلشان بخواهد کهبه نتیجه برسند، اما اگر مرتباٌ کاری را تکرار کنند که نتیجه بخش نیست، هرگزبه هدف نخواهند رسید. مانند همسر یا پدر و یا مادری که دائماٌ نق می زند اما نتیجه نمی گیرد و یا حتی نتیجه معکوس بدست می آورد. با انجام کارهای غیر منتظره ، الگوهای محدود کننده و بی نتیجه رادرهم بشکنید. مثلاٌ در هنگام غر زدن جمله خود را قطع کنید، به زانو بیفتید و لبخند بزنید! به طرف آن شخص بروید،او را در آغوش بگیرید و بگویید که چقدراو را دوست دارید. برای برطرف کردن الگوهای محدود کننده چه راههای زیبا و فرحبخشی به نظرتان می رسد. برای اینکه یک الگوی تازه فکری، احساسی یا رفتاری را ایجاد کنید، باید در وهله اول الگوی قبلی را از بین ببرید. برای روشن شدن مطلب صفحه گرامافونی را به نظر آورید. که هر وقت آن را می گذارید آهنگ معینی را پخش می کند .علتش آنست که الگویی از شیارهای نامرئی بر روی آن حک شده است. مسلماٌ نمی توانید هنگامی که صفحه ای در حال پخش است، صفحه دیگری روی آن بگذارید و بطور همزمان به دو آهنگ گوش کنید . پس اگر بخواهید رفتارهای گذشته را حفظ و رفتارهای تازه ای رادر همان زمینه ایجاد کنید وقت خود را تلف کرده اید. برای این کار به محض اینکه رفتار نا مطلوب گذشته از شما سر زد آن را با حرکتی غیر عادی یا خنده دار قطع کنید. این کار مانند این است که صفحه آهنگی را که نمی خواهید بشنوید از دستگاه خارج کنید و با کمال خشونت آن را خط خطی نمایید، تا اینکه مطمئن شوید من بعد هرگز آن آهنگ نامطلوب را از آن نخواهید شنید. تغییر الگوهای رفتاری و عاطفی غالباٌ دشوار است. دلیلش آن است که ذهن ما، بر آن اساس ( برنامه ریزی ) شده است. یکی از پژوهشگران برای اثبات این موضوع ، انگشت میمونی را مرتباٌ به جلو و عقب حرکت داد و با کمک تصویر تلویزیونی نشان داد که همزمان با این حرکت، ارتباطی بین سلولهای مشخصی از مغز ایجاد می شود و هر چه آن حرکت بیشتر تکرار شود، آن ارتباط، قویتر می گردد. وی صدها بار انگشت حیوان را حرکت داد تا ارتباط وسیعی سلولهای آن منطقه از مغز ایجاد شود. اکنون مغز میمون برنامه ریزی شده بودو حتی پس از برداشتن عامل شرطی نیز آن حرکت را تکرار می کرد. بسیاری از ما، بر اثر تکرار، خود را آموزش داده ایم که از جا در برویم... دراثر اضطراب و نگرانی بیمار شویم... خود را بی پناه حس کنیم... و یا به الکل پناه ببریم. چه واکنشهای مثبتی رامی توانید در اثر تکرار در خود به وجود آورید؟ آیا الگوهایی هستند که به طور ناخودآگاه، بر زندگی ما اثربگذارند؟به عنوان مثال، بسیاری از مردم برای رسیدن به محل کار خود هر روز، اعمال معینی را تکرار می کنند . هر روز از همان خیابان عبور می کنند و از همان چهار راه می پیچند . ما مغز و جسم خود را آموزش می دهیم که از الگوی خاصی تبعیت کند تا اینکه آن الگو به صورت عادت در آید.حتی اگر قرار باشد روزی از راه دیگری برویم، باز هم طبق عادت همان مسیر قبلی را پیش می گیریم. در هر یک از جنبه های زندگی ، الگو های رفتاری و عاطفی خاصی داریم که ملکه ما شده اند و جزو ذاتمان به نظر می رسند. آیا کسانی را می شناسید که عادت به خشم، یاس و فشار عصبی داشته باشند؟شاید زمان آن فرا رسیده باشد و خود را برای احساس شادی و خوشبختی، هیجان و شکرگزاری آموزش دهید. آیا این کار، مشکل است؟ به سادگی می توانید الگوهای عاطفی قبلی را در هم شکنید و آنها را با الگوهایی لذتبخش عوض کنید.  هر چیزی را که از آن استفاده نکنیم، کم کم از میان می رود. یکی از راههای ساده رفع الگوهای محدود کننده آن است که از دچار شدن به آنها خودداری کنیم. اگر از مسیرها یاتداعی های عصبی استفاده نکنیم، کم کم ب طرف می شوند. اما توجه داشته باشید که اینموضوع در مورد خصوصیات مثبت نیز صدق می کند. اگر از شجاعت خود استفاده نکنیم ، شهامتمان کاهش می یابد . اگر قدرت اراده و پشتکارمان را عاطل بگذاریم و اگر شور و اشتیاقمان را اظهار نکنیم، آنها نیز از میان می روند. هم اکنون تصمیم به کاری بگیرید که باعث شود از نیرومندترین عواطف و احساسات خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید هر چیزی را که ازآن بیشتر استفاده کنید، نیرومندتر می شود.عواطف ما نیز به تمرین و ورزش نیاز دارند، تا نه تنها ما را به نتایج دلخواه برسانند، بلکه سالم و آماده نگاه دارند. تداعی عصبی شرطی – قدم اصلی شماره 4 جایگزین نیروبخشی برای الگوهای قدیم پیدا کنید. در مورد مراکز باز پروری معتادان تحقیقاتی به عمل آمده و معلوم شده است احتمال بازگشت به اعتیاد در مورد همه افراد، یکسان نیست. کسانی که اجباراٌ اعتیاد خود را ترک کرده اند، پس از آزادی بلافاصله اعتیاد خود را از سر می گیرند. کسانی که انگیزه درونی برای ترک اعتیادداشته اندبه طور متوسط تا دو سال به سوی مواد مخدر نمی روند. اما کسانی که جایگزین مناسبی( مثلاٌ توجه به مذهب یا کسب مهارتهای تازه ) برای اعتیاد خود داشته اند به مدت هشت سال یا بیشتر، از اعتیاد مجدد خودداری کرده و اغلب آنها برای همیشه ترک اعتیاد کرده اند. در بیشتر افراد، تغییر عادات جنبه موقت دارد، زیرا جایگزین مناسبی برای رهایی از رنج، یا کسب لذت پیدا نمی کنند . کافی نیست که الگوهای نامناسب را بر طرف کنیم، بلکه باید جایگزینی برای آنها پیدا نمائیم. تداعی عصبی شرطی-قدم اصلی شماره 5 الگوی تازه را شرطی کنید تا پایدار بماند. یکی از درسهای واقعی در زمینه شرطی کردن را از یک تعمیر کار پیانو یاد گرفتم. او برای کوک کردن پیانو، آمده بود و وقتی از او صورتحساب را خواستم، گفت( باشد برای دفعه بعد ) گفتم ( مگر کار را انجام نداده ای ؟) او توضیح داد که سیمهای پیانو محکم هستند و برای اینکه فار آنها ثابت بماند باید در فاصله های زمانی معینی دوباره تنظیم و کوک شوند. این دقیقاٌ همان کاری است که در مورد هر نوع تغییری باید انجام دهیم. باید نظام عصبی خود را برای موفقیت تنظیم کنیم، آنهم نه یک بار، بلکه به طور مداوم. این کار، شبیه ورزش است.نمی توانید برای تمرین به یک باشگاه ورزشی بروید و پس از خارج شدن بگوئید( آه، من برای تمام عمر سالم شدم!) قبلاٌ گفتیم که با حرکت دادن انگشت یک میمون ،ارتباطات عصبی خاصی در وی ایجاد شد که باعصث شد متوالیاٌ همان انگشت را حرکت دهد.محققان ثابت کرده اند که اگر در ضمن آزمایش، حیوان را هیجان زده کنند، ارتباطات عصبی قویتر می شود و نیاز چندانی به تکرار حرکت نیست . اگر در هنگام تکرار یک عادت تازه (ویا تجسم آن عادت) آنرا مرتباٌ با عواطف شدید( مثلاٌ شور و هیجان) همراه سازیم، مسیر عصبی نیرومندی به سوی لذت احداث خواهد شد . این نوع شرطی کردن باعث می شود که به طور غیر ارادی به مسیر تازه ( الگوی رفتاری یا عاطفی) کشیده شویم. فراموش نکنید که برای تقویت الگوهای تازه، با هر بار تکرار رفتار، پاداشی برای خود( یا کسی که به او کمک می کنید)در نظربگیرید. هر نوع الگوی فکری ، عاطفی یا رفتاری که به طور دائمی تقویت شود به صورت عادت در می آید. شرطی کردن نیرویی غیر قابل مقاومت ایجاد می کند. برای تبلیغ تلویزیونی نوعی نوشابه غیر الکلی ، از یکی از قهرمانان بسکتبال خواستند توپ راعمداٌ طوری پرتاب کند که داخل تور نیفتد. وی پس از نه بار پرتاب موفق، توانست یک پرتاب نا موفق انجام دهد! وی طوری در مورد پرتاب موفقیت توپ شرطی شده بود که به طور غیر ارادی همه حرکات را به طور صحیح انجام می داد و پس از نهبار تمرین توانست یک حرکت خطا انجام دهد . مسلماٌ در مغز این ورزشکار که نامش لاری بیرد است ارتباطات عصبی نیرومندی ایجاد شده است که بطور غیر ارادی حرکات معینی را متوالیاٌ انجام می دهد تا توپ وارد سبد شود. مطمئن باشید که هر رفتاری اگر بقدر کافی تکرار شودو با شدت عواطف همراه باشد، به صورت شرطی در می آید. یکی از قواعد اساسی شرطی کردن آن است که هر الگویی که مرتباٌ تقویت شود، به صورت خودکار وانعکاس شرطی در می آید، و هر چیزی را که تقویت نکنیم، کم کم از بین می رود. برای اینکه عادتهای مثبت و دلخواه رادر خود به وجود آورید، چه پاداشهای فکری، جسمی، یا عاطفی می توانید به خود بدهید؟ آیا می توان جوجه ای را به رقص واداشت؟ عجیب این است که این کار، ممکن است. زیرا رفتارهای همه حیوانات ( و همین طور انسان) قابل تغییر است. شیوه کار مربی این است که حرکات جوجه را به دقت زیر نظر می گیرد. همین که جوجه به طور طبیعی حرکتی را مطابق دلخواه مربی انجام داد،به او پاداشی به صورت غذا  می دهندتا آن رفتار، تقویت شود. در ابتدا، جوجه نمی داند که به چه مناسبت به او غذا داده اند . ولی هر بار که حرکت معینی را انجام می دهد، به او پاداش می هند و آن حرکت تقویت می شود تا سرانجام، جوجه یاد می گیرد که چرخشهایی را مطابق میل مربی انجام دهد و تکرار و توالی این چرخشها، مانند رقص به نظر می رسد. بدیهی است که انسانها پیچیده تر ازجوجه اند . اما همه ما،آموخته ایم که در هنگام کار و یا در مدرسه رفتارهای معینی را انجام دهیم. چگونه می توانید از این اصل آموزشی برای ایجاد عادات خود در خودتان ، فرزندانتان و یا کارکنانتان استفاده کنید؟      شرطی کردن – تکنیک شماره 1 برای اینکه شرطی کردن مؤثر واقع شود، فاصله زمانی میان رفتار و پاداش دارای اهمیت اساسی است. تقویت رفتار باید درست در زمانی انجام شود که رفتار دلخواه از او  سر می زند. اگر این تقویت بعد از مدت طولانی انجام شود در سلسله اعصاب، عقلی ایجادمی شود، اما ارتباط عاطفی به وجود نمی آید . به عنوان مثال، کسانی که اتومبیل خود را در جای ممنوعه پارک می کنند، توسط پلیس جریمه می شوند. اما چون قبض جریمه را معمولا بعد از چند هفته می پردازند لذا رفتار نامناسب، با رنج کافی همراه نمی گردد. یقین داشته باشید اگر این اشخاص، هر بار که در جای ممنوعه پارک می کردند، بلا فاصله اتومبیلشان پنچر می شد، نه فقط آن رفتار ترک می کردند، بلکه رفتار مناسبی را هم جایگزین آن می ساختند! تمرین مربوط به تکنیک شماره 1 فهرستی از پاداشهای لذتبخش تهیه کنید که در صورت انجام (کارهای صحیح)به خودتان بدهید. آنگاه عمداٌ موقعیتی پیش آورید که با استفاده از آن پاداشها، رفتار معینی را تقویت کنید  شرطی کردن – تکنیک شماره 2 هنگامی که رفتاری شرطی می شود، باید تا مدتی آنرا مرتباٌ تقویت کرد. هر بار رفتار دلخواهی را انجام دادید (مثلا اینکه پیش از سیر شدن از پشت میز غذا بلند شوید، و یا تعارف سیگار کسی را رد کنید ) بلافاصله به خود پاداش دهید. شرطی کردن – تکنیک شماره 3 رام کنندگان حیوانات می دانند که مثلا اگر هر بار که دلفین پرشی را انجام می دهد به او پاداش دهند،بزودی تا پاداش را نگیرد پرشی را انجام نمی دهد.بدتر اینکه وقتی سیر شد دیگر نسبت به پاداش بی علاقه می شود. من و شما و نیز فرزندان، همکاران،و کسان دیگری که با آنها سر و کار داریم،همگی دارای همین خصوصیت هستیم.اگر هر بار که کسی رفتار مناسبی انجام داد به اوپاداش دهید،کم کم دادن پاداش امری عادی و کسل کننده می شود.پس از آنکه یک الگوی رفتاری تثبیت شد،باید از پاداشهای متغیر استفاده کرد تا آن عادت، پایداتربماند.پس از یک ماه که عادتی را مرتبا تقویت کردیم باید دادن پاداش مرتب را قطع کنیم و به خود یا دیگران به طور غیر منتظره پاداش دهیم پاداش متغیر، یکی از نیرومندترین وسایل شرطی کردن در جهان است. به عنوان مثال کسانی را که به طمع پول به پای ماشینهای قمار (جک پات) می روند در نظر بگیرید. اگر قرار باشد که همیشه ببرند، هر چند که ممکن است اوایل برایشان جالب باشد، اما پس از مدتی این تفریح به صورت کار در می آید (یعنی هر روز می روند اهرمی را می کشند و بابت آن پولی از دستگاه می گیرند !) اما اگر ندانند که پاداش می گیرند یا خیر، هیجان بیشتری در سلسله اعصابشان ایجاد می شود و در هنگام بردن پول، لذت خیلی بیشتری می برند و بدین ترتیب شرطی می شوند. همین لذت است که افراد را به قمار معتاد می کند. همین طور اگر پس از ترک سیگار، به خود پاداش دهید که (فقط یک سیگار )بکشید، از نیروی پاداش متغیر استفاده کرده و بر  شدت اعتیاد خود افزوده اید. سعی کنید به هیچ قیمتی این اشتباه را مرتکب نشوید. شرطی کردن – تکنیک شماره 4 برای ایجاد تغییرات پایدار، مخلوطی از این دو شیوه را بکار برید: 1 – برای کارهای معین، در فواصل مشخصی به خود پاداش دهید. (این شیوه را برنامه تقویت ثابت می نامند ).مثلا اگر دلفینها ده پرش صحیح را انجام دهند، در پرش دهم همیشه پاداش می گیرند. 2 – برای اینکه گرفتن پاداش در نظر دلفین عادی نشود، برای پرشهای خوب، بطور اتفاقی به او پاداش جداگانه ای می دهند. بدین ترتیب، دلفین هر بار سعی می کند بلندتر بپرد تا از هیجان آن پاداش، لذت ببرد. پس برای اینکه رفتار خود یا دیگران را تقویت کنید، پاداشهای ویژه ای برای تلاشهای فوق العاده در نظر بگیرید. بخاطر آورید آخرین باری که بخاطر فعالیت شغلی خود پاداش گرفته اید و یا در مدرسه تشویق شده اید چقدر لذت برده اید. شرطی کردن – تکنیک شماره 5 یکی از ارزشمندترین وسایل تربیتی که هم در مورد دلفین و هم در مورد انسان قابل استفاده است، شیوه موسوم به (جک پات ) است. مربیان گاهی به طور اتفاقی برای پرشهای ضعیف نیز به دلفین پاداش می دهند. گرچه این کار، ظاهراٌ هیچ دلیل منطقی ندارد، ولی غالباٌ باعث می شود که دلفین بعد از آن پرشهای بهتری انجام دهد. این بار که خود یا کس دیگر را غمگین و ناراحت یافتید، از شیوه (جک پات) استفاده کنید و به او هدیه ای بدهید.هر چند که شخص ممکن است کار چشمگیری نکرده باشد، لیکن پاداش غیر منتظره باعث می شود که روحیه بهتری پیدا کند و تلاش تازه ای را آغاز کند. همین طور اگر شخص رفتار صحیحی را انجام داده باشد، اما پاداشی که به او می دهند بیش از حد انتظار او باشد، در این صورت هم به تلاشهای فوق العاده ترغیب می شود. آیا کسی را می شناسید که استحقاق دریافت پاداش (جک پات ) را همین امروز داشته باشد؟ تداعی عصبی شرطی- قدم اصلی شماره 6 خود را بیاموزید. برای اینکه مطمئن شوید که پنج قدم قبلی را به طور صحیح برداشته اید به این نکته توجه کنید: 1 – هنگامی که به یاد الگوی رفتاری قبلی می افتید، باید آنرا همراه با رنج بدانید 2 – رفتار تازه، باید برایتان همراه با لذت باشد. 3 – الگوی رفتاری تازه باید با نوع زندگیی که می خواهید داشته باشید هماهنگ باشد. آیا این الگو با هدفها، اعتقادات و فلسفه زندگیتان منطبق است؟ 4 – منافعی که از رفتار قدیم می برده اید باید محفوظ باشد. مثلا اگر کشیدن سیگار موجب آرامش و یا کاهش فشار عصبی می شده است، آیا جایگزین مناسبی برای آن پیدا کرده اید که به همان اندازه مؤثر باشد؟"آیا از الگوی رفتاری تازه همان قدر لذت می برید؟ 5 – خود را مجسم کنید که در آینده، رفتار تازه را پیشه خود کرده اید. فرض کنید عاملی شما را به یاد رفتار قبلی می اندازد. در این صورت آیا بدون تامل رفتار جدید را به رفتار قدیم ترجیح می دهید؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۸۸ ، ۱۵:۲۸
Shahram Ghasemi
بسم الله الرحمن الرحیمموضوع :چگونه هدف مند باشیم ؟فرستنده :مینا؟؟   چه عاملی سبب می شود که در زندگی خود، راهها و هدفهای معینی را انتخاب کنیم؟ این عامل، اعتقادات ماست؛ عقیده به اینکه تواناییهای ما چقدر است و چه کارهایی ممکن ، یا غیر ممکن است. در فرهنگ مردم هائیتی ، پزشک جادوگر قبیله داری چنان قدرت مرموزی است که میتواند با یک اشاره فردی را هلاک کند. اما در واقع، آنچه موجب مرگ آن فرد می شود قدرت جادویی پزشک نیست، بلکه اعتقاد افراد به قدرت فوق تصور اوست. آیا در زندگی خود تاکنون انتظار واقعه ناگواری را کشیده اید؟ اثر آن انتظار بر زندگیتان چه بوده است؟ چه عقاید مثبتی بر زندگی فعلی شما اثر گذاشته است؟ چه انتظارات مثبت تازه ای می توانید در خود یا دیگران ایجاد کنید؟ مردم جهان به مدت هزاران سال بر این عقیده بودند که انسان با توجه به ساختار جسمی خود، قادر نیست مسافت یک مایل را درچهار دقیقه بدود. با وجود این فردی به نام راجربانیستراین مسافت را در کمتر از چهار دقیقه دوید و این باور را در هم شکست . وی چگونه به این کار توفیق یافت؟ آنقدر موفقیت خود را به چشم دل دیدو چنان تصویر زنده ای از موفقیت در ذهن خود تشکیل داد که سرانجام فرمانی بی چون و چرا به سیستم عصبی خود صادر کرد و نتیجه ای جسمی بدست آوردکه با آن تصویر ذهنی هماهنگ بود . پس از آن ، کسان دیگر نیز از بانیستر پیروی و باور کردند که آنان نیز قادر به چنین کاری هستند لذا ظرف یک سال، افراد بسیاری موفقیت او را تکرار کردند. درمقابل شما چه سدی است که باید آن را در هم بشکنید ؟ کدام کار در نظرتان غیر ممکن جلوه می کند که اگر آن را ممکن می دانستید( و انجام می دادید) زندگی خودتان و اطرافیانتان دگرگون می شد؟ بسیاری از مردم ، گناه نارسائیهای زندگی خود را به گردن وقایع و اتفاقات می اندازند . در حالی که آنچه زندگانی ما را شکل می دهد، خود آن وقایع نیست، بلکه معنایی است که به آن رویدادها می دهیم. در جنگ ویتنام ، دو نفر تیر می خورند، هر دو اسیر می شوند و بارها تحت شکنجه قرار می گیرند. یکی شان دست به خودکشی می زند، ودیگری روز به روز ایمانش نسبت به انسانیت و خالق متعال، قویتر می شود. امروز، شرح زندگی این مرد که جرالد کافی نام دارد ، یادآور نیروی عظیم روح انسانی است که می تواند بر هرگونه درد و رنج و مانع و مشکلی غلبه کند. آیا در گذشته شما و یا آشنایانتان واقعه ای هست که مانع احساس شادی و خوشبختی امروزتان باشد؟ آیا می توانید این اتفاقات را به صورت دیگری معنا کنید؟ آیا این وقایع شما را پخته تر و نیرومند تر کرده اند ؟ آیا می توانید براساس این تجارب تلخ، دیگران را که با همین مشکل روبرو هستند، راهنمایی کنید؟ علت کارهایی که مردم می کنند چیست ؟تنها علت رفتارهای ما ، اعتقاد و باور است .گرچه عجیب است، ولی اگر مردم باور کنند که برای رفع بیماری باید جمجمه خود را با مته سوراخ کنند،چنین می کنند (و نتیجه هم می گیرند!)خواه این عقیده پایه و اساس درستی داشته باشد خواه نداشته باشد، و اگر هم معتقد شوند که خوشبختی آنان در گرو کمک به دیگران است، بر همان اساس عمل می کنند . اعتقاد ماست که باعث می شود یک عمر احساس بدبختی کنیم و یا برعکس زندگانی خود را با خوشی بگذرانیم. عقیده سبب می شود که یک نفر اینشتین شود و یک نفر بتهوون، یا یک نفر به صورت قهرمان در آید و نفر دیگر نداند که اصلاٌ چرا به این دنیا آمده است. اعمالی که اطرافیان شما انجام می دهند ، براساس چه اعتقاداتی است؟ شما با همکارانتان در چه مواردی اشتراک عقیده دارید؟ با فرزندان یا والدینتان در چه مواردی هم عقیده اید؟در چه زمینه هایی اختلاف عقیده دارید؟   هرگاه اتفاقی برایتان بیفتد، مغزتان بلافاصله دو سؤال را مطرح می سازد: اول اینکه آیا این اتفاق به معنی رنج است یا به معنی لذت؟ دوم اینکه برای دوری ازرنج و کسب لذت چه باید بکنم؟ پاسخ این پرسشها بسته به این است که درباره موجبات رنج ولذت چه عقایدی داشته باشید. این عقاید کلی به منزله راههای میانبری است که باعث می شودبسیاری از امور روزمره را به انجام رسانیم، و در عین حال همین عقاید می تواند زندگی ما را به کلی محدود سازد. به عنوان مثال، کسی که بطور اتفاقی در کاری شکست خورده است، ممکن است نتیجه بگیردکه بی لیاقت است و متاسفانه همین تعمیم دادنهاست که باعث می شود نسبت به آینده ، خوشبین یا بدبین باشیم. به یکی از عقاید محدود کننده ای که درباره خود یا فرد دیگری دارید فکر کنید.آیا برای درستی این عقیده دلیل کافی دارید؟ آیا موارد استثنایی هم ممکن است وجود داشته باشد؟ آیا ممکن است این عقیده کلی شما بیش از حد کلی باشد هیچ چیزی درزندگی به خودی خود دارای معنا نیست . این شمایید که به آن معنا می د هید. یکی از شگفتی های وجود انسان این است که می تواند برای هر واقعه چنان اهمیتی قائل شود که نیروبخش و یا نابودکننده باشد . بعضی از مردم، تنها یکی از وقایع تلخ گذشته را در نظر می گیرندو می گویند ( به علت این تجربه، دیگر احساس عشق یا کمال نخواهم کرد.) و بعضی دیگر عین همان واقعه طوری تعبیر می کنند که نیرو بخش است:( از آنجا که نسبت به من بی عدالتی شده است، نسبت به نیازهای دیگران حساسم)یا( از آنجا که فرزند خود را از دست داده ام . تلاش می کنم تا امنیت بیشتری را در جهان برقرار کنم.) همه ما قادریم هر واقعه ای را طوری معنی کنیم که امیدوار کننده و نیروبخش باشد. یکی از تجارب گذشته خود رادر نظر آورید و با معنا ی تازه ای که به آن می دهید، انقلابی در زندگی خود بوجود آورید. اعتقادات، قدرتی نابود کننده دارند. از آنجاکه اعتقادات تاثیر عجیبی بر زندگی ما دارند، لازم است که این سه مساله را درک کنیم: 1 – اغلب ما، عقاید خودرا آگاهانه انتخاب نمی کنیم. 2 – عقایدما،غالباٌ بر پایه تفسیر غلط وقایع گذشته است. 3 – پس از آنکه عقیده ای را پذیرفتیم، آنرا وحی منزل می پنداریم و فراموش می کنیم که آن       عقیده فقط یک نقطه نظر است. آیا عقایدی دارید که به درستی آنها یقین داشته باشید؟آیا نظرات دیگری هم هست که با عقیده شما مخالف و احتمالاٌ درست باشند؟ اگر شما صاحب این عقیده بودید، چه تغییری در زندگیتان ایجاد می شد؟  اعتقاد، عبارت از احساس اطمینان نسبت به درستی چیزی است.مثلاٌ اگربه هوشمندی خود اعتقاد داشته باشید، این اعتقاد، صرفاٌ یک نظریه نیست ، بلکه احساس اطمینان می کنید که فرد باهوشی هستید. این احساس اطمینان از کجا آمده است؟ هر فرض یا نظر را بصورت رویه میزی در نظر بگیرید. اگر میز، پایه نداشته باشد به چیزی متکی نیست. نظریه هم در صورتی به صورت عقیده در می آید که پایه هایی داشته باشد. این پایه ها که موجب اطمینان می شوند عمدتاٌ ناشی از تجارب مرجع هستند. مثلاٌ اگر معتقد باشید که فرد باهوشی هستید، احتمالاٌ تجارب قبلی شما( نمرات زمان تحصیل و یا اظهارنظر دیگران) باعث ایجاد این عقیده شده است. البته ما برای احساس اطمینان ، محدود به تجارب گذشته خویش نیستیم. ما نیزمانند راجربانیستر می توانیم از قدرت تصور خود به عنوان تجارب مرجع استفاده کنیم و نسبت به کارهایی که هنوز انجام نداده ایم، در خویشتن احساس اطمینان به وجود آوریم.  می توانیم هر نظریه ای را به عقیده مبدل کنیم. به شرط اینکه به قدرکافی تجارب مرجع برای تایید آن نظریه داشته باشیم. کدامیک از دو جمله زیر، صحیح است؟ 1 – مردم ذاتاٌ خوب و درستکارند. 2 – مردم نادرست هستند و فقط به  منافع خود فکر می کنند. آیا اگر در خاطرات و تجارب گذشته خود کاوش کنید، تجارب مرجع کافی برای اثبات نادرستی و فساد مردم پیدا نمی کنید؟ اگر فکر خود را متوجه خاطرات دیگر سازید، آیا تجارب مرجع کافی برای درستکاری مردم سراغ ندارید؟ کدامیک از این دو عقیده صحیح است؟ هر نوع عقیده ای که برای خود ایجاد کنید، از لحاظ خودتان صحیح خواهد بود. اگر احساس اطمینانی که نسبت به چیزی داریم، محکم و خلل ناپذیر باشد، ممکن است ما را یاری دهد که به هدفهای بسیار بزرگ، دست یابیم،  و ممکن است ما را کور کند و نتوانیم حقایق راببینیم؛ حقایقی که شاید اثری همیشگی بر زندگی ما داشته باشند. آیا تاکنون با کسی برخورد کرده اید که بخاطر حفظ آن احساس اطمینان ، حاضر نباشد نظر تازه ای را بشنود؟ اگر با چشم فرد دیگری به عقاید خودتان نگاه می کردید ، چه می دیدید؟ اعتقاد، منشاهمه رفتارهای ماست.بعضی از اعتقادات ، فقط بر یکی از جنبه های زندگی ما اثر می گذارند و بعضی دیگر به جنبه های گوناگون زندگی نفوذ می کنند . به عنوان مثال، اعتقاد به نادرستی ک فرد بخصوص ، فقط بر روابط، با همان شخص مؤثر است، اما عقیده به اینکه( همه مردم، نادرستند) ممکن است بر بسیاری از روابط ، با دیگران، مؤثر باشد. عقاید کلی ( جهانی ) نظیر این عقیده، مبتنی بر تعمیم هایی هستند که در زمانهای دور و تحت شرایط فوق العاده پیدا شده اند. ممکن است آنها را به کلی فراموش کرده باشیم، اما امروزه به طور ناخودآگاه ، بر اساس همان تعمیم ها تصمیم می گیریم. عقاید کلی اثری بر زندگی ما دارند که حدی بر آن متصور نیست، اما لازم نیست که این اثر حتماٌمنفی باشد. یکی از عقاید کلی خود را عوض کنید تا آنرا بر همه جنبه های زندگی خود مشاهده کنید. بعضی از باورها از بعضی دیگر نیرومندتر ند. احساس اطمینان در واقع دارای سه درجه است: نظر، اعتقاد، یقین. نظرات به آسانی قابل تغییرند، زیرا مبنای آنها ادراکات و تصورات موقتی است. اعتقادات بسیار قویتر و محکمترند، زیرا اساس آنها را تجارب فراوانی تشکیل می دهد که گاه با احساسات و عواطف نیرومندی همراه است. با وجود این، می توان با طرح سؤالاتی آنها را تا حدی متزلزل کرد. یقین معمولاٌ با چنان عواطف شدیدی همراه است که نه فقط انسان به درستی آن مطلب اطمینان کامل دارد. بلکه نسبت به آن تعصب می ورزد و حاضر نیست هیچ گونه بحث منطقی را که مخالفت عقیده اش باشد بشنود. یقین می تواند اثری سازنده و نیروبخش و یا نابود کننده داشته باشد.کدامیک از باورهای شما جنبه نظر دارد؟نسبت به درستی کدامیک اطمینان بیشتری دارید؟ کدامیک از آنها به سطح یقین نزدیک است؟ فایده اعتقاد چیست؟ اعتقاد باعث می شود که ملاکی در دست داشته باشیم تا بتوانیم بسرعت راهی برای فراراز رنجها و کسب لذتها پیدا کنیم وقتی به درستی چیزی عقیده پیدا کردیم، دیگر لزومی ندارد و در هر مورد کار را ازابتدا شروع کنیم و درستی یا نادرستی چیزی را محک بزنیم. گاهی در لحظات اوج ترس، رنج و یا فشارهای عاطفی ، برای تسکین ناراحتیهای خود به نوعی اعتقاد، متوسل می شویم. مثلاٌ کسی که در عشق شکست خورده است ، ممکن است معتقد شود که در جهان ، عشق وجود ندارد. بعضی از مردم که به درستی چیزی ایمان و یقین دارند، در برابر هر عقیده مخالفی مقاومت می کنند و گاهی رنجهای فرساینده، درد انزوا، افسردگی و حتی مرگ را تحمل می کنند، اما دست از باورهای خود بر نمی دارند. شما به چه چیزهایی ایمان دارید؟ کدامیک از باورهای شما نیروبخش و سازنده و کدامیک تضعیف کننده است؟  از آنجا که ایمان، در انسان شور و شوق می آفریند،  لذا موجب حرکت و فعالیت می شود . کسی که به حقوق حیوانات، بسیار اهمیت می دهد. دارای اعتقاد است. اما آن که در اوقات فراغت خود با شور و شوق بسیار، به سخنرانی و آموزش مردم می پردازد و با استنادبه تحقیقات و تجارب آزمایشگاهی عواقب رژیم گوشتخواری را خاطرنشان می کند دارای ایمان است. آیا در زندگی شما مواردی بوده است که با استفاده از نیروی ایمان، قدرتی تازه برای رسیدن به هدف پیدا کرده و همه موانع را در هم شکسته باشید؟ مثلاٌ اگر یقین داشته باشید که نباید اضافه وزن پیدا کنید، شیوه دائمی و سالمی برای زندگی خود اختیار می کنید. اگر ایمان داشته باشید که ( من در هر شرایطی، راهی برای رفع گرفتاریها پیدا می کنم) خواهید دید که در سخت ترین حوادث نیز به شکل مناسبی عمل می کنید. اگر نسبت به عقاید سازنده خود ، احساس اطمینان قویتری داشتید، چه تغییرات ریشه داری درزندگیتان بوجود می آمد؟ در این باره بیندیشید. برای اینکه بتوانید عقاید صحیح خود را تقویت کنید تمرین زیر را انجام دهید: 1 – عقیده ای را انتخاب و سعی کنید آنرا به صورت ایمان در آورید. 2 – مرجعهای تازه و قویتری را نسبت به آن عقیده در خود به وجود آورید.به عنوان مثال اگر تصمیم دارید گوشتخواری را ترک کنید، با افراد گیاهخوار صحبت کنید تا اثرات رژیم گیاهخواری را در یابید. 3 – وقایعی را پیدا یا ایجاد کنید که احساسات شدیدی را نسبت به آن عقیده در شما ایجاد کند. مثلاٌ اگر می خواهید کشیدن سیگار را ترک کنید ، سری به بیمارستانها بزنید و از بیمارانی که به علت کشیدن سیگار دچار عوارض شدیدی شده اند عیادت کنید. 4 – براساس اعتقاد خود عمل کنید و قدمهایی کوچک یا بزرگ بر دارید. مطالعه زندگی اشخاص چند شخصیتی ، اثرات نیروی عقیده رانشان می دهد. این افراد، به علت عقیده محکمی که دارند و قویاٌ فکر می کنند که شخص دیگری هستند، تغییرات جسمانی نیز در آنها بوجود می آید که کاملاٌ محسوس و چشمگیر است . رنگ چشم آنان عوض می شود، بعضی علائم جسمانی در چهره شان پدیدار یا ناپدید می شود و حتی بطور موقت دچار بیماریهایی از قبیل مرض قند و فشار خون می شوند . همه این آثار بستگی به این دارد که بیمار در قالب کدام شخصیت فرو رفته باشد. آیا در زندگی شما نیز دگرگونیهایی بر اثر تغییر عقیده پیدا شده است؟ راز موفقیت چیست؟ ما غالباٌ تصور می کنیم که موفقیت بسته به استعداد و نبوغ است. با وجود این، من عقیده دارم که نبوغ واقعی این است که با تقویت ایمان و اعتقادات سازنده ، نیروهای عظیم درونی خود را فعال کنیم. موفقیت بیل گیتز میلیاردر معروف، از زمانی که در دانشگاه هاروارد تحصیل می کرد پایه گذاری شد . وی تعهد کرد که نرم افزاری را که ( که هنوز نساخته بود) برای کامپیوتری که هرگز ندیده بود بسازد و در مواقع معینی تحویل دهد! به علت اعتماد به نفس زیاد( که پایه درستی هم نداشت) توانست همه منابع و نیروهای خود را بکار گیرد و با همکاری دیگران، نرم افزار مزبور را باکمال موفقیت طراحی کند و ثروتمند شود. اگر ما خود را مقید کنیم که حتماٌ به هدف برسیم و در عین حال مطلقاٌ ایمان داشته باشیم که به انجام این کار توانا هستیم، روشن است که احتمال موفقیتمان در هر زمینه بیشتر خواهد شد. شاید گفته اینشتین از همه بهتر باشد که ( تصور، نیرومندتر از علم است.) بارها ثابت شده است که مغز ما نمی تواند میان آنچه که به روشنی به تصور در می آوریم، و آنچه که عملاٌ اتفاق می افتد تفاوتی قائل شود. اگر این نکته را بخوبی درک کنید زندگیتان دگرگون خواهد شد. به عنوان مثال خیلی از مردم می ترسند دست به کار تازه ای بزنند، زیرا که قبلاٌ هرگز آن کار را انجام نداده اند. امایکی از مهمترین پایه های موفقیت پیشگامان جامعه این است که علی رغم تجارب نا موفق قبلی ، مرتباٌ در ذهن خود کسب نتایج دلخواه را مجسم می سازند. بدین ترتیب احساس اطمینانی در خود بوجود می آورند که سبب می شودنیرو های خود را فعال کند و توانائیهای واقعی خود را بکار گیرند. آیا هدفی دارید که شما را به هیجان آورد، اما لازمه اش این باشد که کاریرا که قبلاٌ نکرده اید، انجام دهید؟ کی خیال دارید خود را در حالیکه به موفقیت رسیده اید در نظر مجسم سازید؟ کسانی که می گویند ( واقع بین باشید) معمولاٌ افراد ترسویی هستند. این افراد،غا لباٌ در گذشته ناکامیهایی داشته اندکه در نظر خودشان شکست به حساب می آید و به همین علت می ترسند که دوباره شکست بخورند. عقاید محدود کننده ای که این افراد برای محافظت از خویشتن ساخته اند، موجب تردید، نداشتن شهامت و توکل، و بکار نگرفتن همه توانائیها می شود، و در نتیجه دستاوردهای آنان نیز محدود است . رهبران بزرگ ، غالباٌ با معیارهای دیگران ( واقع بین) نیستند. اما دقیق و هوشمندند. مهاتما گاندی معتقد بود که می تواند با شیوه های مسالمت آمیز و بدون اعمال خشونت در برابر امپراطوری انگلستان ایستادگی کند و هند را به استقلال برساند .کاری که قبلاٌ هرگز نظیرش انجام نشده بود . او ظاهراٌ واقع بین نبود، اما نشان داد که فردی دقیق است .آیا عقاید به اصطلاح ( واقع بینانه) ای هست که از آنها دوری کنید؟ آیا انتظارات تازه، هیجان آور، غیر واقع بینانه، اما کاملاٌ امکان پذیری وجود دارد که از آنها استقبال کنید؟ اگر قرار باشد که اشتباهی بکنید، بهتر است اشتباهتان این باشد که به قابلیت های خود ، بیش از حد بها دهید، زیرا ممکن است همین امر موجب موفقیتتان شود یکی از تفاوتهای افراد خوشبین و افراد بدبین این است که افراد بدبین، توانائیها و مهارتهای خود را با دقت اندازه گیری می کنند. اما افراد خوشبین، رفتارهای خود را مؤثرتر از آنچه واقعاٌ هست، می پندارند. در نتیجه، افراد بدبین به کوشش بیهوده دست نمی زنند و همین که دلیل منطقی برای ادامه کار ، وجود نداشته باشد، کارها را رها می کنند. با وجود این، تصورات مثبت افراد خوشبین روحیه لازم را در آنها بوجود می آورند و در اثر پشتکار ، سرانجام مهارت لازم را پیدا می کنند. یعنی ظاهراٌ ارزیابیهای غیرواقع بینانه، موجب کسب مهارت می شود. به یاد داشته باشیدکه گذشته، مساوی آینده نیست اگر بخواهید در جهت هدفی که زمانی به نظرتان غیر ممکن می آمد، قدمی بردارید، آن قدم، کدام است؟ شکل زندگی ما بیش از هر چیز، بسته به این است که چگونه با بدبختیهای خود کنار بیائیم . افراد موفق، معمولاٌ مشکلات را امری گذرا می بینند، در حالیکه اشخاص شکست خورده، معمولاٌ کوچکترین مشکل را، امری همیشگی می پندارند. اگر چنین فکر کنیم، اولین قدم را برداشته ایم تا در دامی که روانشناسان( ناتوانی آموخته) می نامند بیفتیم سه پندار است که این ناتوانی را ایجاد می کند: 1 – مشکل، جنبه دائمی دارد ( گذرا نیست) 2 – مشکل، فرا گیر است( به یک زمینه معین محدود نیست). 3 – مشکل، ذاتی است و در وجود ما عیبی وجود دارد. ( نمی توان از آن به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کرد.) در چند روز آینده راههای چاره این باورهای تضعیف کننده را بررسی خواهیم کرد. فعلاٌ برای مقابله با اولین پندار، بخاطر داشته باشید که ( این نیز بگذرد) اگر پشتکار داشته باشید، همیشه راهی پیدا خواهید کرد. ما قادریم مشکلات را درنظر خود بزرگ، یا کوچک جلوه گر سازیم. اما افراد موفق، با استفاده از همین توانایی، از دام( مشکل فراگیر) می گریزند. آنها مثلاٌ به جای اینکه بگویند ( پرخوری، همه اندامهای بدن مرا از کار انداخته است) می گویند( در زمینه عادات غذایی، مشکل کوچکی دارم) . اما کسانی که فکر می کنند مشکل آنان فراگیراست، گمان می کنند که چون در زمینه معینی به موفقیت نرسیده اند، پس اصولاٌ فرد شکست خورده ای هستند. در اثر این تعمیم ، به کلی احساس ناتوانی می کنند. برای غلبه بر این عقیده غلط که یک مشکل بر همه جهات و جوانب زندگی اثر می گذارد، باید بلافاصله به حل بخشی از مشکل بپردازید، حتی اگر آن بخش بسیار ناچیز باشد. هم اکنون این کار را شروع کنید. افراد خوشبین، از شکست های خود درس می گیرند و طرز فکر خود را صلاح می کنند. افراد بدبین، شکست ها را به خویشتن نسبت می دهند و تصور می کنند که شکست، جزو خصوصیات ذاتی آنهاست . از آنجا که این افراد، هویت خود را به مشکلات زندگی پیوند می دهند لذا گرفتار می شوند. آیا این اشخاص ، می توانند تمام زندگی خود را به سرعت دگرگون کنند؟ هرگز مشکلات را به شخص نسبت ندهید. مشکلات را وسیله ای برای کسب تجربه در نظر بگیریدو با استفاده از این تجارب، راه خود را به سوی هدف ، باز کنید و بخاطر وجود مشکلات، ممنون و شکرگزارباشید. برای رسیدن به هر موفقیت فردی،ابتدا باید تغییری در باورهای خود ایجاد کرد. با عقاید محدود کننده چه باید کرد؟ بهترین راه آن است که با طرح پرسشهایی آنها را سست کنیدو در احساس اطمینان خود تزلزل به وجود آورید. مغز شما همیشه می خواهد که شما را از رنجها برکنار نگه دارد. پس به نتایج منفی که آن اعتقاد، برایتان به بار آورده است فکر کنید و از خود بپرسید: 1 – اکنون که درباره این عقیده فکر می کنم ، چه جنبه های مضحک، مسخره و احمقانه ای را می توانم در آن پیداکنم؟ 2 – این عقیده تا کنون به چه قیمتی برایم تمام شده است؟ چه محدودیتهایی در گذشته برایم ایجاد کرده است؟ 3 – اگر در عقیده خود تجدید نظر نکنم و آنرا تغییر ندهم، در آینده چه زیانهایی را متحمل خواهم شد؟ پاسخ به این نوع سؤالات باعث می شود که احساسات عذاب آوری را با عقیده قدیم خود پیوند دهید و زمینه را فراهم کنید تا عقیده سازنده ای را جایگزین آن عقیده نامطلوب سازید. آدمی برای خوشبخت بودن، بایداحساس کند که دائماٌ در حال رشد است. و برای موفق شدن در دنیای بازرگانی امروز، شرکتها بایدبطور مداوم پیشرفت کنند. روشن است که ما باید پیشرفت مداوم رااصل زندگی خود قرار دهیم ، نه اینکه به فکر هدفهای گذرا باشیم. این مفهوم را در ژاپن با کلمه کایزن بیان می کنند که به معنی تمرکز و توجه دائم به بهبود کیفیت کالا و خدمات است. من پیشنهاد می کنم که ما آمریکائیان نیز به پیشرفت دائم و پایان ناپذیر ( کن آی) مقید باشیم. اگر ما بطور معمول توجه خود را به بهبود چیزهایی معطوف کنیم که در حال حاضر هم ممکن است عالی باشند، ببینید این روحیه چه تغییراتی در خانواده ها، شرکتها، و جوامع به وجود می آورد. به نظر شما چگونه می توان فلسفه ( کن آی ) را بسرعت عملی کرد؟ تنها چیزی که درزندگی باعث خاطر جمعی واقعی می شود این است که بدانیم هر روزی که می گذرد، به نوعی پیشرفت می کنیم. من نگران این نیستم که کیفیت زندگی خود را بتوانم در همین سطحی که هست نگه دارم، چرا که هر روز سعی می کنم تا آنرا بهتر از روز پیش سازم. یکی از رموز موفقیت افسانه ای پت ریلی ( مربی بسکتبال) اعتقاد به پیشرفت مداوم و تدریجی است. وی در سال 1986 با مشکل بزرگی روبرو شد: تیم او معتقد بود که نهایت تلاش خود رابه عمل آورده است، اما با اینهمه در سال پیش در زمینه قهرمانی موفقیتی بدست نیاورده بودند. برای بهبود وضع تیم، وی بازیکنان را مجاب کرد که اگر هر فرد، در هر یک از پنج مهارت اصلی فقط یک در صد پیشرفت کند، تیم به قهرمانی خواهد رسید، زیرا تیم دوازده نفره، در آن صورت مجموعاٌ 60 درصد بهتر خواهد شد . رمز موفقیت این طرح، در سادگی آن بود.هر کسی یقین داشت که می تواند حداقل به میزان یک در صد، مهارت خود را در هر زمینه افزایش دهد! اگر شما بطور مداوم پیشرفتهای کوچکی بکنید، سرانجام به چه هدفی می توانید برسید؟ افکار، اعمال و تصمیمات روزمره شماتابع چه عقایدی است؟ این تمرین را انجام دهید تا به تاثیر نیروی عقیده بر خود پی ببرید. 1 – در بالای یک صفحه کاغذ بنویسید( عقاید سازنده و نیروبخش) و بر بالای صفحه دیگر بنویسید( عقاید ضعیف کننده و محدود کننده) 2 – ظرف ده دقیقه در روی این دو صفحه عقاید خود را پیاده کنید و هر چه به نظرتان می رسد بنویسید. 3 – هنگام تفکر، هم عقاید خاص و هم به عقاید کلی ( جهانی ) توجه داشته باشید. خصوصاٌ به عقایدی که با ( اگر) آغاز می شوند توجه کنید. مثلاٌ ( اگر دائماٌ از همه امکانات خود استفاده کنم موفق خواهم شد.) یکی از مؤثرترین راههای بهبود زندگی آن است که عقاید مثبت و سازنده خود را بشناسیم، آنها را تقویت کنیم، و از آنها در جهت عملی ساختن رویاهای خود استفاده نمائیم. 1 – فهرستی را که از عقاید سازنده و محدود کننده ( شماره 87 همین کتاب) تهیه کردهاید، بررسی کنید. سه فقره از مهمترین عقاید نیروبخش را مشخص سازید. 2 – دقیقاٌ مشخص کنید که چرا و چگونه این عقاید شما را نیرومند می سازد؟ به چه طرقی این عقاید موجب تقویت روحیه و شخصیت و بالابردن کیفیت زندگیتان می سوند؟ اگر این عقاید رامحکمتر کنید چه اثرات بزرگتر و مثبت تری خواهند داشت؟ 3 – بعضی از این عقاید نیروبخش ، و یاهمه آنها را به صورت یقین و ایمان در آورید. چنان اطمینان خدشه ناپذیری به آنهاپیداکنید که رفتارتان را تحت تاثیر قرار دهد و شما را در جهت مقصودی که دارید، هدایت کند. اکنون براساس ایمان خود عمل کنید! اکنون هنگام آن است که از شر عقایدی که دیگر به دردتان نمی خورد خلاص شوید! 1 – دو فقره از محدود کننده ترین عقاید را مشخص کنید. 2 – با طرح پرسش هایی ، پایه های این عقاید را متزلزل سازید:این عقیده چقدرمسخره و بی معنی است؟  آیا کسی که این سخن را به من گفته است سر مشق خوبی است؟ اگر این عقیده راحفظ کنم چه زیانهای عاطفی متوجه من خواهد شد؟ از نظر جسمی، مالی و رابط با دیگران به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد؟این عقیده چه ضررهایی برای خانواده، و افرادمورد علاقه من خواهد داشت؟ 3 – آثار و عواقب منفی این عقاید را در نظر مجسم کنید. یک بار و برای همیشه تصمیم بگیرید که دیگر بهای سنگین این عقاید را نپردازید. 4 – دو عقیده تازه را که می خواهید جایگزین عقاید قبلی کنید، بنویسید. 5 – عقاید تازه و نیروبخش را تقویت کنید. منافع بیشماری را که از داشتن این عقاید نصیبتان خواهد شد در نظر مجسم سازید. اثر نیروی انتظار در بهبود عملکرد، امروزه به ثبوت رسیده وبه اثر پیگمالیون معروف است . برای تحقق این موضوع، بعضی از دانش آموزان یک کلاس را انتخاب کردند و به معلمان آنها گفتند که آنها دارای استعداد فوق العاده ای هستند و باید بیشتر مراقبشان باشند تا استعدادشان شکوفا شود. پس از چندی ، این دانش آموزان جزو بهترین شاگردان کلاس شدند. اما کسی نمی دانست این دانش آموزان که به عنوان نابغه معرفی شده بودند در واقع فرقی با بقیه نداشتند و حتی بعضی از آنها جزو شاگردان ضعیف به شمار می آمدند. چه عاملی باعث شد که این دانش آموزان به صورت افراد متفاوتی در آیند ؟ اعتماد به نفس و اطمینان تازه ای که به برتری خود پیدا کردند ( و آن نیز در اثر عقاید اشتباه معلمان کم کم در فکر آنان تزریق شده بود)! آیا به اهمیت اعتقاداتی که درباره خود یا دیگران دارید واقفید؟ اگر در اثر ایمان قوی می توانستید استعدادهای وسیع خود را بکار گیرید، قادر به انجام چه کارهایی می شدید؟
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۸۸ ، ۱۵:۲۷
Shahram Ghasemi
آ شنایی با WWW وURL WWWوURL یعنی چه ؟بعد از برقراری ارتباط با اینترنت و وارد شدن به نرم افزار مرورگر مانند Internet explorer حال آماده ی مرور اطلاعات هستیم به دو روش می توان به صفحات وب در مرورگر دسترسی پیدا کرد. یکی اینکه آدرس سایت مورد نظر را بدانیم و دیگر اینکه روی یک متن پیوند شده (متنی است که هر وقت اشارگر ماوس را به روی آن منتقل می کنیم به شکل دست در می آید) کلیک کنیم تا صفحه وب را ملاحظه کنیم توجه کنید که حتی هنگامی که روی یک متن پیوند شده کلیک می کنید مشاهده خواهید کرد که آدرس صفحه ی وب به صورت اتو ماتیک در کادر آدرس نوشته خواهد شد. بنا براین در هر دو شیوه از یک URL(-uniform Resource locator ) که همان آدرس اینترنت است استفاده می شود. URL ها همانند آدرس معمولی هستند همانگونه که یک آدرس از چند جزء تشکیل شده است مانند کشور. شهر. خیابان. کد پستی و... هر   URL هم از اجزای مختلف از قبیل پروتکل. نام حوزه. مسیرفهرست و نام فایل مربوطه به آن آدرس تشکیل شده است.بطور مثال http: /www.msn.com/mspress/products/ 1459.htm یک آدرس اینترنت یا یک URL می باشد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۸۸ ، ۰۶:۳۳
Shahram Ghasemi
اشنایی با اشتراک(account Internet) اشنایی با اشتراک(account Internet) پس از نصب مودم برای استفاده از خدمات اینترنت باید یک account برای خود ایجاد کنید. به عبارت دیگر account  هزینه ی استفاده از اینترنت را برای شما محاسبه می کند. شما می توانیدaccount       (حساب اینترنتی) از یک شرکت خدمات online یا از یک شرکت ارائه دهنده ی خدمات اینترنت    (ISP: Internet Service  Provider) ارائه دهنده های سرویس اینترنت به صورت Online علاوه بر ارائه دسترسی به اینترنت اطلاعات و فعالیتهای خاصی را برای کاربر ارائه می دهند که در دسترس سایر مشترکین قرار ندارد. از شرکتهای خدمات Online می توان بهonline  American.Compuserve.Prodingy Internet وThe Microsoft network  اشاره نمود. برای گشایش Account در یک شرکت خدماتی online  نیاز به نرم افزارآن شرکت              می باشد که به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می گیرد. بر خلاف شرکتهای خدمات online شرکتهای خدمات اینترنت (ISP) مطالب و اطلاعات اختصاصی برای کاربران ارائه نمی دهند وشما می توانید برای استفاده از اینترنت با آنها قرارداد ببندید به عبارت دیگر Account  ایجاد نمایید. دسترسی به اینترنت از طریق ISP با استفاده از پروتکلهای SLIP(Serial Line Internet Protocol) وppp (Point-to-point protocol) امکان پذیر است که امروزه تقریباً slip منسوخ شده وppp جای آن را گرفته است. پرتکل ppp دسترسی به اینترنت را آسانتر نموده و روشی گرافیکی است. Ppp پروتکلی برای پشتیبانی TCP|IP می باشد. در این روش کامپیوتر میانی تنها به عنوان یک پل ارتباطی میان کامپیوتر شما و اینترنت می باشد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۸۸ ، ۰۶:۳۳
Shahram Ghasemi