روان شناسان در مورد بروز تفاوت زن و مرد، هر دو عامل محیط و وراثت را سهیم
می دانند. اما جامعه شناسان با روان شناسان اختلاف نظر فاحشی دارند. آنها
معتقدند که تفاوت های زن و مرد معلول تفاوت رفتاری است که جامعه در مورد
آنان پیش می گیرد و معتقدند که دو جنس در اساس با هم هیچ تفاوتی ندارند.
بلکه اجتماع موجب می شود که آنها گرایش های متفاوت پیدا کنند. ویژگی های
ساخت و عملکرد اعضا و دستگاه های بدن دختران و پسران متفاوت است. این تفاوت
طوری است که پسران را برای زندگی فعال و پر جنب و جوش و دختران را برای
زندگی آرام آماده می کند. در استعداد تجسم فضایی، تشخیص جهت و هدف گیری
پسرها بهترند.
از نظر کلامی دخترها
برتری دارند. اما از نظر ادارک کلامی پسرها برترند. پسرها ارتباط های
مکانیکی را بهتر درک می کنند و استعداد ریاضی بهتری نسبت به دخترها دارند.
اما در کارهای دستی، مخصوصاً کارهایی که نیاز به چابکی انگشتان زنان دارد
به آنها اجازه می دهد که ماشین نویس خوبی باشند. یکی از ویژگی های جالب
زنان این است که می توانند اطلاعاتی را برای مدت کوتاهی در حافظه خود نگه
دارند که با هم هیچ ارتباطی ندارند و به خود آنها نیز مربوط نیست. بر پایه
همین توانایی است که زن ها بهتر می توانند به منشی گری و کارهای دفتر
اشتغال داشته باشند. دختران از دوران ابتدایی تا دانشگاه آن هم تا سطح
لیسانس در مجموع بهتر از پسرها درس می خوانند و موفقیت های بیشتری به دست
می آورند.
توانایی زنان در استفاده
همزمان از هر دو نیمکره مغز، آنها را قادر می سازد که به هنگام صحبت کردن
به مراکز عاطفی نیز دسترسی پیدا کنند و در ارتباطات عاطفی موفق تر عمل
کنند.
اما بعد از فراغت تحصیل وبه ویژه بعد از دوره لیسانس. معمولاً از رقابت
دست برمی دارند و در صورت ازدواج خود را کاملاً وقف خانواده می کند. البته
زنان شاغل، نویسنده، وکیل و پزشک هم وجود دارند. اما کمتر به مقام پرستی
روی می آورند و این امر به مقدار زیادی از شکوفایی استعدادهای آنها جلوگیری
می کند. پس می توان گفت که علت محدویت زن ها مسائل عاطفی است، نه کمبود
استعداد.
محققان معتقدند آن قسمت از مغز که برای صحبت کردن مورد استفاده قرار می
گیرد. در زنان نسبت به مردان 20 تا 30 درصد وسیع تر است. شاید همین موضوع
سبب می شود که زنان در امتحانات بلاغت شفاهی. حافظه شفاهی و برخی مهارت های
حرکتی ظریف بهتر از مردان عمل کنند. درمطالعه ای که با استفاده از فن
رادیوگرافی وMRI صورت گرفت. مشخص شد که مردان تنها از سمت چپ مغز خود برای
حل مسائل زبان شناسی استفاده می کنند؛ در حالی که زنان از هر دو نیمکره مغز
سود می برند. توانایی زنان در استفاده همزمان از هر دو نیمکره مغز، آنها
را قادر می سازد که به هنگام صحبت کردن به مراکز عاطفی نیز دسترسی پیدا
کنند و در ارتباطات عاطفی موفق تر عمل کنند.
شاید این نکته را که
خانم ها مشاوران، آموزگاران و پرستاران موفق و خوبی هستند بتوان به این
موضوع نسبت داد. تفاوت هورمونی بین مرد و زن، مسئول قسمت بزرگی از تفاوت ها
است. تستوسترون ترشح شده در مردها اثر آنابولیکی پرقدرتی دارد؛ به این
معنی که موجب افزایش تولیب پروتئین در تمام بدن به ویژه در عضلات می شود.
مردی که فعالیت ورزشی زیادی ندارد. اما تستوسترون زیادی دارد. جثه عضلانی
او 40% بیشتر از زنان نظیر خود خواهد بود و قدرت او نیز به همین نسبت بیشتر
است.
تفاوت هورمونی بین مرد و
زن، مسئول قسمت بزرگی از تفاوت ها است.آنچه خواندید گزیده ای از تفاوت های
زن و مرد است که نشان می دهد علاوه بر کیفیت آموزشی سوگیرانه در تربیت
دختران و پسران ، ساختار بدنی آنها نیز عامل تفاوت های آنان است . اما آنچه
در کنار ویژگی های ژنتیکی مهم است اینکه سعی کنیم نقش های کلیشه ای و خاص
جنسیتی را در خود کم کنیم و در تربیت فرزندانمان تلاش کنیم تا آنها را در
هر زمینه قوی کنیم . البته آنها باید نقش های غالب خود را بشناسند اما
بسیار بجاست که به نقش های جنس دیگر هم آشنایی پیدا کنند . در این صورت است
که آنها می توانند بر ضعف های خود در مواقع مختلف تسلط یافته و در میان
مسایل و مشکلات خود را ضعیف و ناتوان درک نکنند . به آنها بیاموزیم که
رعایت نقش های قالبی ضروری است اما آشنایی با نقش های جنسیتی از جنس دیگر
هم به مهارت های آنها می افزاید.
تبیان
۲۸ شهریور ۸۹ ، ۱۰:۰۶