مهندسی پزشکی

مقالات مهندسی پزشکی

مهندسی پزشکی

مقالات مهندسی پزشکی

۶۵ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

بافر . . .  بسیاری از المانهای الکترونیکی و به خصوص IC های دیجیتالی، قابلیت جریان دهی محدودی دارند و قطعاتی مانند موتور، لامپ ، رله و ... که مصرف جریان زیادی دارند را نمی توان مستقیم به آن ها متصل نمود.    علاوه بر این در بعضی مدارات ممکن است خروجی یک IC به ورودی چند IC دیگر داده شود. برای هر IC پارامتری به نام Fan-Out تعریف می شود که مشخص می کند خروجی IC به ورودی چند IC می تواند داده شود. در بعضی موارد که تعداد اتصالات بیشتر از Fan-out آی سی باشد، IC نمی تواند جریان لازم برای تغذیه ی تمام خروجی هایش را فراهم کند و خروجی اش افت می کند. در چنین مواردی می بایست از ICهای بافر استفاده نمود. به عبارت دیگر Fan-out بافر ها بسیار زیاد است. بافرها 2 وظیفه ی مهم را انجام می دهند: 1- منطقی کردن ولتاژ ورودی: اگر ولتاژ ورودی بین 2.5-0 ولت باشد، بر روی خروجی مربوطه ولتاژ 0 قرار گرفته و اگر بین 5-2.5 ولت باشد، 5 ولت روی آن قرار می گیرد. در حقیقت بر روی پایه های خروجی همواره ولتاژ 0 یا 5 ولت (وابسته به ولتاژ ورودی) قرار می گیرد.(درباره ی ولتاژ منطقی در بخش دیجیتال توضیح خواهیم داد) 2- تقویت جریان ورودی ها بر روی خروجی ها    پرکاربردترین بافر در کار ما آی سی 74245 می باشد که یک آی سی 20 پایه بوده و در آن 8 بافر مجزا تعبیه شده.   ترتیب پایه های این IC در شکل زیر آمده است.(هر فلش سبز 2طرفه یک بافر را نشان می دهد)    پایه ی 19 پایه ی"Enable" یا فعال ساز نام دارد، اگر این پایه به زمین (0 منبع تغذیه) وصل شود، بافرها فعال می شوند و اگر به 5ولت متصل شود، بافرها خاموش می شوند.(در شکل بالا، مثلاً A0 و B0 یک بافر هستند)   پایه ی 1 نیز که پایه ی جهت یا "Direction" نام دارد، جهت بافرها را نشان می دهد. مثلاً اگر DIR به زمین متصل شود، جهت بافر ازB به A (یعنی B ورودی و A خروجی است)و اگر به 5 ولت متصل شود، جهت بافر A به B می شود(یعنی A ورودی و B خروجی است). پایه ی 20هم به 5ولت و پایه ی 10 هم به زمین یا 0ولت متصل می شود.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۳:۵۷
Shahram Ghasemi
اساس علمی کار زیردریایی بسیار ساده است.بیشتر زیردریایی های امروزی دارای دو بدنه می باشند: ـ بدنه ی داخلی - بدنه‌ ی خارجی آن گاه، در میان این دو بدنه مخزن هایی به صورت « صدف » جای دارند که در آن ها آب یا هوا، برای سنگین یا سبک کردن وزن زیردریایی، پر می شود. وقتی که زیردریایی، می خواهد در آب فرو رود؛ شیرهای بزرگ آن را باز می کنند، شیرهایی که به نام « کینگـستن » معروفند و در زیر مخزن ها قرار گرفته اند. بدین وسیله، آب وارد مخزن ها شده. در ضمن، هوای موجود در آن ها را از راه هواکش ها تخلیه می کند. این هوا کـش ها در بالای مخـزن ها قرارگرفته اند. هنگامی که آب بدین گونه وارد مخزن ها شود،‌ زیردریایی هم سنگین می شود و به اعماق آب فرو می رود. سپس وقتی که بخواهد از ته دریا بالا بیاید نخست هواکش ها را می بندند و با دستگاهی هوا را چنان با فشار وارد مخزن ها می کنند که آب درون آن ها از شیرهای « کینگـستن » دوباره بیـرون رانـده می شود. در این هنگام زیر دریایی سبک می شود و می تواند که به راحتی سر از زیر آب بیرون بیاورد. برای فرو بردن زیر دریایی به زیر آب یا برعکس، از چند سکان که افقی بر بدنه اش چسبیده اند، استفاده می شود. اما هنگام حرکت به پیش مانند یک کشتی معمولی فقط با یک سکان هدایت می شود.در زیردریایی، اتاقک های متعددی به وسیله ی کشیدن تیغه هایی عمود بر هم، درست کرده اند. برای ورود و یا خروج از آن ها انسان، باید از میان درهای کیپ و زود جفت شونده ای، بگذرد. این درها بسـیار سریع بسته می شوند و طوری ساخته شده اند که هرگز آب نمی تواند از آن ها به داخل نفوذ کند. افزون بر این ها، زیردریایی به چند دریچه‌ ی نجات و ریه های اطمینان مجهز است تا به هنگام بروز خطر، بتوان از آن ها استفاده کرد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۳:۵۷
Shahram Ghasemi
مدولاسیون در انواع وسیعی از سیستم های مهندسی مفهومی بنام مدولاسیون نقشی محوری ایفا می نماید. در حالت کلی ، یک سیستم مدولاسیون سیستمی است که در آن سیگنالی جهت کنترل پارامتری از سیگنالی دیگر بکار گرفته می شود . از میان کاربردهای مدولاسیون دامنه ، بکار گیری آن در سیستم های مخابراتی از اهمیت خاصی برخوردار است . بطور معمول برای هر یک از انواع کانالهای مخابراتی محدوده ای از فرکانس وجود دارد که برای ارسال سیگنال مناسبترین محدوده بشمار می رود . به عنوان مثال ، جو به سرعت سیگنالهای واقع در محدوده فرکانسی صوتی ( ۱۰Hz تا ۲۰Hz ) را تضعیف می کند، در حالیکه سیگنالهای واقع در محدوده فرکانسهای بالاتر را تا فواصل زیادی منتشر می کند. مدلا سیون در انواع وسیعی از سیستم های مهندسی مفهومی بنام مدولاسیون نقشی محوری ایفا می نماید. در حالت کلی ، یک سیستم مدولاسیون سیستمی است که در آن سیگنالی جهت کنترل پارامتری از سیگنالی دیگر بکار گرفته می شود . از میان کاربردهای مدولاسیون دامنه ، بکار گیری آن در سیستم های مخابراتی از اهمیت خاصی برخوردار است . بطور معمول برای هر یک از انواع کانالهای مخابراتی محدوده ای از فرکانس وجود دارد که برای ارسال سیگنال مناسبترین محدوده بشمار می رود . به عنوان مثال ، جو به سرعت سیگنالهای واقع در محدوده فرکانسی صوتی ( ۱۰Hz تا ۲۰Hz ) را تضعیف می کند، در حالیکه سیگنالهای واقع در محدوده فرکانسهای بالاتر را تا فواصل زیادی منتسر می کند. بدین لحاظ ،ارسال سیگنالهای صوتی مانند صحبت و یا موسیقی از طریق کانالهایی که از انتشار در جو زمین استفاده می کنند ، به کمک یک سیستم مدولاسیون که سیگنال مورد نظر را بر یک سیگنال حامل فرکانس بالا سوار می کند ، صورت می گیرد . یکی از سیستم های مدولاسیون معمول برای این منظور ” مدولاسیون دامنه سینوسی” است که در آن سیگنال حاوی اطلاعات ، مثلأ صحبت و یا موسیقی ، به منظور ایجاد تغییر در دامنه یک سیگنال حامل سینوسی که فرکانس آن در محدوده مناسب قرار دارد ، بکار می رود . با بکار گیری سیستم های مدولاسیون ، ارسال همزمان بیش از یک سیگنال با طیفهای رویهم افتاده نیز از طریق یک کانال مشترک امکان پذیر است ، به این عمل مولتی پلکس کردن گفته می شود. کاربرد دیگری از اصول مدولاسیون دامنه در فرایندی است که طی آن قطاری از پالسهای مستطیلی با فواصل و اندازه های مساوی در سیگنال حاوی اطلاعات ضرب می شود ، به این فرایند مدولاسیون دامنه پالس گفته می شود . این روش مدولاسیون ، علاوه بر اینکه خود دارای اهمیت زیادی در سیستم مخابراتی است ، ارتباط نزدیکی نیز با مفهوم نمونه برداری دارد. بر اساس این مفهوم تحت شرایطی خاص یک سیگنال می تواند توسط آن که با فواصل زمانی مساوی از یکدیگر قرار دارند معرفی شود. کاربرد عمده مدولاسیون دامنه در سیستم های پیوسته در زمان و در تبدیل سیگنالهای پیوسته در زمان به سیگنالهای گسسته در زمان است . انواع مهم دیگری از مدولاسیون نیز وجود دارد؛ مثلأ مدولاسیون فرکانس و یا فاز سینوسی ، که در آن سیگنال حاوی اطلاعات برای تغییر فرکانس و یا فاز یک حامل سینوسی حول یک فرکانس مرکزی به کار گرفته می شود مدولاسیون AM و FMدر سرویس پخش همگانی (( در منزل یا خودروی خود نشسته‌اید. رادیو را روشن می‌کنید تا به آن گوش دهید، گوینده رادیو در حال اعلام ساعات پخش برنامه‌ها وفرکانس رادیویی ایستگاه مربوطه است، پخش برنامه‌ها و فرکانس رادیویی ایستگاه مربوطه است، ” موج FM ، ردیف ….. موج AM فرکانس … مگاهرتز”. تا به حال فکر کرده‌اید که AM و FM یعنی چه؟چه تفاوتی دارند واصلا” به چه  کار می آیند؟ دراین شماره، شما را با دو روش  رایج مدولاسیون امواج رادیویی ومختصری هم ” سرویس پخش همگانی ” آشنا می‌کنیم.)) سرویس پخش همگانی یا  Broad casting  به معنای انتشار و ارسال صدا و یا تصویر (یا هر دو )به تعداد زیادی از گیرنده‌ها رادیو و یا تلویزیونی گفته می‌شود.    در ایالات متحده  اولین ایستگاه رادیویی پخش همگانی در سال۱۹۲۰ آغاز به کار نمود واز دو سال بعد از ان رفته  رفته ایستگاه رادیویی تجاری کار خود را شروع کردند. این روند همچنان ادامه یافت تا اینکه در سال ‌۲۰۰۳ تعداد ایستگاه‌های تجاری به ۸۰۴/۴ ایستگاه، تنها باند در   AMرسید. جالب آنکه تعداد ایستگاه‌های FM در سال ۱۹۸۳ از ایستگاه‌های AM پیشی گرفت، چنانکه تا سال ۱۹۹۸ تعداد آنها به ۱۷۹/۶ ایستگاه تجاری و ۲۴۰۰  ایستگاه غیر تجاری رسید. از طرف دیگر پخش همگانی تلویزیونی نیز که در همان دهه۱۹۲۰ آغاز به کارکرده بود، با مصادف شدن با جنگ  جهانی دوم، دستخوش اختلال و رشد کند شد اما امسال تا سال ۱۹۹۶ تعداد ایستگاه‌های پخش تلویزیونی تجاری به ۱۳۴۰  و غیر تجاری به ۶۰۰  ایستگاه رسید. * ماهیت روشهای مدولاسیون AM وFM  فرض کنید یک سر طنابی را به یک درخت گره زده‌ایم و سر دیگر را ۲۰ متر دورتر در دست گرفته اید. درصورتیکه شما دستتان(که طناب را با آن گرفته اید) به سمت بالا و پایین حرکت دهید، طناب در هوا با حرکات موج مانند بالا و پایین می‌رود و دامنه حرکات آن به یک میزان (بالا و پایین)تغییر می‌کند، خواه سرعت حرکت دست شما کم یا زیاد باشد. این حرکات نوسانی را به اصطلاح حالتی از مدوله‌سازی یا FM می‌نامند. امواج رادیویی نیز این نوسانات تشکیل ((امواج حامل)) راخواهند داد. در مقابلFM  روش دیگری وجود دارد که طی آن امواج حامل بر اساس تغییرات مقادیر دامنه امواج شکل می‌گیرندکه به این حالت مدولاسیون دامنه یاAM گفته می‌شود. این در حالیست که مقادیر اختلاف تغییرات در دامنه یکسان نبوده و دائما با یکدیگراختلاف داشته باشند. بنابراین در شیوهََAM در یک بازه زمانی دامنه امواج حامل دچار تغییرات می‌گردد در حالی که فرکانس ثابت وپایدار می‌ماند ولی در شیوه FM در یک بازه زمانی دامنه امواج حامل ثابت بوده ولی فرکانس آن متغییرمی باشد.(البته در حد بسیار کم). در روش AM  نرخ یا میزان  تغییرات  دامنهای  امواج بستگی  به نوسانات و زیر و بم صدای ارسالی خواهد داشت.  در FM نیز میزان تغییرات فرکانس امواج حامل وابسته به نوسانات و زیر و بم صدا خواهد بود.  در روش مدولاسیونFM   صداهای آهسته و حد پایین محو نشده و از بین نمی رود، چرا که سیگنالهای FM هر تن صدا را بر روی فرکانس جداگانه ارسال می‌کند،  بطوریکه در هر لحظه دو فرکانس مختلف را با یکدیگر ترکیب و همزمان ارسال می‌نماید که اصطلاحا به آن استریو می‌گویند و از این جهت کیفیت بسیار بالاتری نسبت به فروش AM  خواهد داشت. ازسوی دیگرارسال امواج AM نسبت به FM ازسهولت بیشتری برخوردارمی‌باشد چراکه این امواج  پیچیدگی‌های کمتری نسبت به FM  دارند. در مقابل، کیفیت خوب سیگنالها‌یFM که ناشی از دو فرکانسی بودن وپیچیدگی‌های‌ فرآیند پخش آن می‌باشد، دارای معایبی نیز است از جمله آنکه این امواج در فواصل دور قابل دریافت نمی‌باشند و زودتر دچار افت خواهند شد. اما در عوض سیگنالهای ساده AM به‌راحتی تا فواصل بسیار دور نفوذ کرده و قابل در یافت از سوی گیرنده هستند. پس به شکل خلاصه دریافتیم که امواج FM دارای کیفیت بالاتر ولی برد کوتاه‌تر هستند و امواجAM دارای کیفیتی متوسط، اما برد بالاتری FM می‌باشند. * مدولاسیون AM    مدولاسیون  AM یکی از روشهای پخش امواج رادیویی است که تقریبا در مدتی نزدیک به۳/۲ ازقرن بیستم، رایج‌ترین شیوه پخش امواج رادیویی خصوصا پخش همگانی بوده وهم اکنون نیزاستفاده وسیعی دارد. این شیوه بیشتر توسط ایستگاه‌های رادیویی که رویکرد پخش اخبار داشته ویا اغلب حجم مطالب مورد انتشارآنها را ((صحبت کردن)) تشکیل می دهد، مورد استفاده واقع می گردد . این درحالیست که ایستگاه‌های رادیویی عمومی وپخش موسیقی در دهه‌های اخیر ازشیوه  پخش FM استقبال نمودند.روشAM تا قبل از جنگ جهانی اول برای ایستگاه‌های رادیویی کلامی  و موسیقی استفاده می شد، اما در دهه بعد از جنگ اول جهانی فعالیت این دستگاه‌ها به اوج خود رسید. اولین دستگاه رادیوییAM  (تجاری) در ۱۹۲۰درپنسیلوانیای آمریکا آغاز به کار کرد. موسسه این ایستگاه شخصی به نام ((فرانک کان راد )) بود. برنامه‌های این ایستگاه در ابتدا شامل نمایش‌نامه‌ها، برنامه‌های طنز و سر گرمی وتا حدودی اخبار وموسیقی بود. نتشار امواج رادیویی AM  بر روی چندباند فر کانس مختلف به شرح زیر انجام می‌گیرد. موج بلند  LW:153-279 khz موج متوسط  MW:530-1.710 khz  موج کوتاه  SW:2.300-26.100  khz که موج کوتاه آن ( SW) خود به چندین تکه باند کوچکتر  تقسیم بندی می شود. تخصیص این باندها در وهله اول بر اساس تصمیم ((ITU )) یا اتحادیه بین المللی  مخابرات (بخش تنظیم مقررات رادیویی) و در مراحل بعدی بر اساس سازمان‌های تنظیم مقررات ملی هر کشور انجام می‌گیرد. برای مثال  در کشور ما، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و در ایالات متحده، FCC  یا کمیسیون فدرال ارتباطات عهده‌ دار انجام این تقسیم بندی و تخصیص می‌باشند.  - موج بلند ( LW ): این باند برای انتشار امواج رادیویی ایستگاه های تجاری در اروپا، آفریقا، آسیا، واسترالیا(هرسه منقطه ITU ) مورد استفاده قرار دارد. این در حالیست که در کشور آمریکا این باند به عنوان پشتیبان یا باند رزرو برای باند مسیریابی هوا نوردی در نظر گرفته شده است.  - موج متوسط (MW ): یکی از رایج‌ترین باندهای پخش امواج در ایستگاه‌های رادیویی AM است.  - موج کوتاه (SW) :  توسط ایستگاه‌هایی به کار می‌رود که قصد انتشار امواج خود را به فواصل بسیار دورتر از محل ایستگاه دارند.  امواج متوسط وکوتاه باندAM ، در شب و روز رفتار و اثرات متفاوتی را از خود نشان می‌دهند. در طول روز سیگنالهای AM بوسیله امواج (انتشار ) زمینی منتقل می‌شوند. در انعکاس از زمین امواج AM، سیگنالها قادرند تا چند صد کیلومتری ایستگاه ارسال شوند واین در حالیست که این امواج بعد از غروب آفتاب بر اساس تغییرات لایه یونسفر جو به شیوه انتشار آسمانی منتقل می‌گردند که در این حالت امواج منتشر شده از ایستگاه تا فواصل دورتری نسبت به روز قابل ارسال و دریافت خواهند بود. سیگنالهای رادیوییAM در فضاهای شهری می‌توانند براحتی توسط ساختمانهای مرتفع وآسمان خراش‌ها گسیخته ومختل شوند. به علاوه دیگر منابع انتشار امواج رادیویی نیز می توانند  اثرات مخرب و نامطلوبی بر فرآیند انتقال این امواج بر جای گذارند. قسمت بالای شکل (۱) نشان دهنده سیگنال صوتی است که بر روی امواج حامل سوار شده وبه صورتAM تلفیق می‌شوند. در قسمت پایین همین شکل نتیجه تلفیق دو موج یاد شده نشان داده شده است و در حقیقت موج خروجی از فرستنده AMبه شکل نهایی فوق در خواهد آمد.  بنابر این یک فرستنده AM دستگاهی است که با تلفیق و سوار کردن سیگنالهای صوتی بر روی امواج حامل، یک موج AM را تشکیل داده و از طریق آنتن، آن را منتشر می‌نماید. یک گیرنده‌ AM نیز مجهز به یک قسمت فیلتر و یک قسمت آشکارساز می‌باشد که عمل جداسازی سیگنالهای صوتی از امواج حامل و آشکار نمودن آنها را برعهده دارد.  * مدولاسیون FM   (( ادوین ار مستر انگ )) یک مخترع و مهندس الکترونیک  در آمریکا بود. وی در سال ۱۸۹۰ به دنیا آمد، مهندسی خود را از دانشگاه کلمبیا گرفت. وی همچنین  یکی از فعالیترین مخترعین  در عصر رادیو بود، به طوری که ((مدولاسیون فرکانسی )) رادیو یا (FM ) بزگترین اختراع وی به شمار می‌رود از دیگر اختراعات ادوین در دوران دانشکده، اختراع سیستم احیا کننده مدار درسال ۱۹۱۴بود. با این حال حقیقت غم انگیز در  مورد او این بود که بسیاری از اختراعات وی بعداز  مرگش به نام دیگران ثبت شد. اما آرمتسرانگ در سال ۱۹۳۳روش مدولاسیون فرکانسی رابه نام خود ثبت کرد. مزیت این روش در زمینه انتقال اصوات بوسیله امواج رادیویی، در  کیفیت و وضوح  بالاتر آن نسبت به روشهای AM قبل از آن بود. آرمسترانگ پس از موفقیت در آزمایشهای مقدماتی توانست تا نظر FCC را برای اختصاص یک باند ویژه رادیویی به نام FM جلب کند این باند ابتدا در محدوده ۴۲ الی   ۵۰Mhzقرار داشت.  نخستین  ایستگاه  رادیو پخش همگانی   FMدر سال  ۱۹۳۷ با مجوز کمیته ملی ارتباطات آمریکا (FCC)، با علامت (W1xoj )آغاز به کار کرد.          در آن زمان رادیوهای FM هنوز در محدوده فرکانسی ۴۲ تا۵۰ مگاهرتزکار می‌کردند، که پس ازجنگ جهانی دوم، کمیته در ۲۷ ژوئن ۱۹۴۵،گستره فرکانسی FM را به ۸۸ الی MHZ 106 تغییر داد. این تغییر به منظور جلوگیری ازتداخل‌های رادیویی و همچنین افزایش ظرفیت کانالها انجام شد.           به علاوه این تغییر، باعث تحمیل هزینه‌های زیادی به ایستگاه‌های پخشFM  به علت تعویض تجهیزات قدیمی خود با تجهیزات پخش  بر روی باندجدیدFM شد. در کشور ما ایستگاه‌های رادیویی پخش همگانی FM در محدوده فرکانسی ۸۸ الی ۱۰۸ مگاهرتز یعنی با گسترده‌ای برابر ۲۰ مگاهرتز کار می‌کنند. این گستره تقریبا به ۱۰۰ کانال تقسیم شده است، هر کانال با گستره‌ای برابر .۰/۲/mhz قسمت بالای شکل (۲) نمایشگر سیگنالهای صوتی سوارشده بر روی امواج حامل درروش FM است  و قسمت پایین آن در واقع نشان دهنده نتیجه نهایی تر کیب فوق بوده وسیگنال خروجی FM را نشان می‌دهد. روش FM نسبت به AM پهنای باند بیشتری را نیاز دارد، اما در مقابل سیگنالهای FM نسبت بهAM از نظر تداخل محفوظ‌تر و قوی‌تر می‌باشند.  همچنین  در برابر پدیده محو شدگی نیز خواهند داشت. برای دریافت امواج FM می‌بایست از یک گیرندهFM استفاده نمود و برای  شنیدن  هر کانال  باید گیرنده  را دقیقا بر روی فرکانس مرکزی هر کانال تنظیم کرد. برای مثال بالاترین کانال پهنایی برابر ۱۰۷/۸ مگا هرتز  الی  MHz  ۱۰۸  را در بر می‌گیرد، بنابراین بسامد مرکزی آن ۱۰۷/۹ مگا هرتز است. ایستگاه‌های پخش همگانی FM در کشورهای مختلف از توان خروجی بسیار بالایی درحدKW100   (کیلو وات ) ویا حتی بیشتر استفاده می‌شود با چنین توانی امواج رادیویی تا فواصل ۱۶۰کیلومتری از ایستگاه فرستنده بخوبی قابل دریافت و شنیدن می‌باشند. توان خروجی برخی از ایستگاه‌ها حتی تا ۳۰۰ یا ۵۰۰ کیلو وات نیز افزایش می‌یابد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۳:۵۷
Shahram Ghasemi
انواع پستهای فشار قوی از نظر عملکرد1- پستهای از نظر وظیفه ای که در شبکه بر عهده دارند به موارد زیر تقسیم بندی می شوند الف: پستهای افزاینده ولتاژاین پستها که به منظور افزایش ولتاژ جهت انتقال انرژی از محل تولید به مصرف بکار می روند معمولا در نزدیکی نیروگاهها ساخته می شوند.ب: پستهای کاهنده ولتاژ:این پستها معمولا در نزدیکی مراکز مصرف به منظور کاهش ولتاژ ساخته می شوند.ج: پستهای کلیدی:این پستهای معمولا در نقاط حساس شبکه سراسری و به منظور برقراری ارتباط بین استانهای مختلف کشور ساخته می شوندو معمولا رینگ انتقال شبکه سراسری را بوجود می آورند در این پستها تغییر ولتاژ صورت نمی گیرد و معمولا بخاطر محدود کردن تغییرات ولتاژ از یک راکتور موازی با شبکه استفاده می شود در بعضی از مواقع از این راکتورها با نصب تجهیزات اضافی مصرف داخلی آن پست تامین می شود.د: پستهای ترکیبی تا مختلطاین پستها هم به عنوان افزاینده یا کاهنده ولتاژ و هم کار پستهای کلیدی را انجام می دهند و نقش مهمی در پایداری شبکه دارند.2- انواع پستهای از نظر عایق بندیالف: پستهای معمولیپستهایی هستند که هادیهای فازها در معرض هوا قرار دارند و عایق بین آنها هوا می باشند و تجهیزات برقرار و هادیها بوسیله مقره هایی که بر روی پایه ها و استراکچرهای فولادی قرار دارند نصب می شوند این پستها در فضای آزاد قرار دارند در نتیجه عملکرد آنها تابع شرایط جوی می باشد.ب: پستهای گازی یا پستهای کپسولی ) G.I.S)در این پستها بجای استفاده از عایق های چینی و شیشه ای p.v.c از گاز هگزا فلوئور سولفور به عنوان عایق استفاده می شود این گاز نقاط برقدار را نسبت به یکدیگر و نسبت به زمین ایزوله می کند در این نوع پستها کلیه تجهیزات درون محفظه قرار دارند و طوری طراحی شده اند که گاز به بیرون نشت نکند از محاسن این پستها اشغال فضای کم می باشد و چون در فضای بسته قرار دارند تابع شرایط جوی نمی باشند و از معایب آنها به دلیل تکنولوژی بالای که دارند تعمیر و نگهداری آنها مشکل است.*** اجزاء تشکیل دهنده پستها ***1- سوئیچگیر(سوئیچ یارد):Switchgear 2- ترانسفورماتر قدرتower Transformer 3- ترانسفورماتور زمین:Ground Transformer 4- ترانسفورماتور مصرف داخلی:Staition Service ( T ) 5- جبران کننده ها:Componsators 6- تاسیسات جانبی:*سوئیچگیر:به مجموعه ای از تجهیزات که در یک ولتاژ معین رابطه بین دو باس را برقرار می کند گفته می شود وشامل قسمتهای زیر است:1- باسبار (شینه): Bas bar2- کلیدهای قدرت:Circuit Breaker 3- سکسیونرها: Disconector Switch 4- ترانس جریان: Current Transformer 5- ترانس ولتاژ:Voltage Transformer 6- مقره اتکایی: (P.I)7- برقگیر:Lighting Arester 8- تله موج: Line Trap 9- واحد منطبق کننده:L.M.U= Line Matching Unit * جبران کننده ها:1- خازنها2-سلفها(راکتورها)*تاسیسات جانبی:1- اتاق فرمان.2- اتاق رله .3- باطریخانه.4- دیزل ژنراتور.5- تابلو توزیع AC6- تابلو توزیع DC7- باطری شارژر.8- روشنایی اضطراری.9- روشنایی محوطه.10- تاسیسات زمین کردن و حفاظت در مقابل صاعقه.*بی خط:به موقعیت ست و تعداد ورودیها و خروجیها بستگی دارد و به مجموعه ای از تجهیزات که تشکیل یک خط ورودی یا خروجی را بدهند بی خط گفته می شود که شامل:2- برقگیر3- ترانس جریان4- لاین تراپ5- سکسیونر ارت6- سکسیونر خط7- ترانس جریان8- سکسیونر 9- بریکر10- سکسیونر*بی ترانس:به تعداد ترانسهای قدرت بستگی دارد و به مجموعه تجهیزاتی که ارتباط باسبار و ترانسفورماتور را برقرار می نماید بی ترانس گفته می شودو شامل:1- سکسیونر 2- بریکر3- سکسیونر4- ترانس جریان5- ترانس ولتاژ6- برقگیر
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۳:۵۷
Shahram Ghasemi
مدارهای ترتیبیهمونطور که میدونید هر وقت در مدار منطقی ، خروجی علاوه بر ورودی به حالت های گذشته مدار وابسته باشه رو مدار منطقی ترتیبی می نامیم . مدارهای ترتیبی بعنوان سلولهای حافظه معروف هستن ، چرا که در مدارهای ترتیبی بر خلاف مدارهای ترکیبی ، خروجی علاوه بر ورودی فعلی ، به ورودی های قبلی هم وابسته هست و قادر به حفظ اطلاعات و ذخیره ی اون هاست . فیلیپ فلاپ ها اساس مدارهای ترتیبی رو تشکیل می دند .مدارهای ترتیبی به دو نوع اساسی تقسیم می شن . مدارهای ترتیبی که با تغییر سیگنال ورودی ، تغییر می کنن رو مدار آسنکرون یا ناهمزمان و مدارهای ترتیبی که علاوه بر سیگنال ورودی به سیگنال گسسته زمانی وابسته هستند رو مدارهای سنکرون یا همزمان می نامند.عناصر حافظه که در مدارهای ترتیبی آسنکرون  بکار میره فیلیپ فلاپ هستش که این فلیپ فلاپ ها می تونن یک بیت اطلاعات رو بصورت باینری ذخیره کنن . مدار فیلیپ فلاپ دو تا خروجی داره که یکی برای مقدار عادی و دیگری برای مقدار مکمل بیت ذخیره شده بکار می ره.اطلاعات باینری به صورت های مختلف وارد فیلیپ فلاپ می شه که این امر منجر بوجود اومدن انواع مختلف فیلیپ فلاپ می شه.اساس گیت پایه فیلیپ فلاپ ها از نوع گیت NAND , NOR هستش و فیلیپ فلاپ های مختلف بر اساس گیت پایه ای NAND یا NOR  ساخته می شن.یکی از انواع فیلیپ فلاپ ها فیلیپ فلاپ نوع RS آسنکرون هستش که دیاگرام لاجیک ، سمبل مداری و جدول صحت نوع NOR اون رو در شکل زیر می بینید.با توجه به جدول صحت و عملکرد فیلیپ فلاپ نکات زیر قابل توجه هستش :1- باصفر شدن ورودی RوS در صورتیکه مقدار حالت فعلی خروجی فیلیپ فلاپ صفر باشه ، مقدار آینده خروجی فیلیپ فلاپ تغییری نمی کنه و صفر باقی می مونه.2- با صفر شدن ورودی RوS در صورتیکه مقدار حالت فعلی خروجی فیلیپ فلاپ یک باشه مقدار آینده خروجی فیلیپ فلاپ تغییری نمی کنه و یک باقی می مونه.3- بند یک و دو بالا ، نان دهنده ی حفظ اطلاعات در فیلیپ فلاپ در دو موقعیت بالاست و این مطلب مؤید ذخیره کنندگی فیلیپ فلاپ هستش.4- هر گاه ورودی RوS مساوی یک منطقی بشه بدون در نظر گرفتن مقدار حالت فعلی (Q(t)) ، خروجی مساوی با  Q(t+1) = Q(t+1) هستش.5-   با توجه به موارد بالا دیاگرام زمانی فیلیپ فلاپ RS رو به شکل زیر رسم می کنیم. در شکل بالا مدار فیلیپ فلاپ RS آسنکرون با گیت پایه ای NAND  رو هم می بینید + جدول صحت اون رو بر اساس حالت فعلی (Q(t)) .که با توجه به جدول صحت و عملکرد فیلیپ فلاپ ، نکات زیر قابل توجه هستش :1-  با 1 شدن ورودی RوS در صورتیکه مقدار حالت فعلی خروجی فیلیپ فلاپ صفر باشه ، مقدار آینده خروجی فیلیپ فلاپ تغییری نمی کنه و صفر باقی می مونه.2-  با 1 شدن ورودی RوS در صورتیکه مقدار حالت فعلی خروجی فیلیپ فلاپ 1 باشه مقدار آینده خروجی فیلیپ فلاپ تغییری نمی کنه و 1 باقی نمی مونه .3-  بند یک و دو بالا نشانگر حفظ اطلاعات در فیلیپ فلاپ در دو موقعیت فوق هستش و این مطلب مؤید ذخیره کنندگی فیلیپ فلاپ هستش.4-  هرگاه ورودی RوS مساوی صفر منطقی بشه بدون در نظر گرفتن مقدار حالت فعلی (Q(t)) ، خروجی آینده مساوی با Q(t+1) = Q(t+1). فیلیپ فلاپ نوع RS سنکرون هم یکی دیگه از انواع فیلیپ فلاپ هاست . در این نوع علاوه بر ورودی های اطلاعات یک ورودی به نام ورودی کلاک یا پالس ساعت وجود داره ، تغییر حالت فیلیپ فلاپ پس از اعمال این پالس و با توجه به نحوه ی تحریک ورودی انجام می شه.در شکل زیر مدار فیلیپ فلاپ سنکرون RS با گیت پایه ای NOR و دیاگرام زمانی  اون نشون داده شده. یک نوع دیگه از فیلیپ فلاپ فیلیپ فلاپ نوع JK هستش که از اون برای رفع معایب فیلیپ نوع RS  استفاده می شه ، این فیلیپ فلاپ یک فیلیپ فلاپ عمومی هستش بطوری که عملا به کمک این فیلیپ فلاپ می تونیم عملکرد فیلیپ فلاپ های دیگه رو تولید کنیم.تو شکل زیر مدار منطقی و جدول صحت فیلیپ فلاپ JK رو می بینید. فیلیپ فلاپ های نوع T یا  Toggale و نوع D  از انواع دیگه ی فیلیپ فلاپ ها هستن.از دیگر اجزایی که در ساخت مدارهای ترتیبی استفاده می شن رجیستر ها هستند . رجیستر مداری هستش که می تونه چند بیت اطلاعات رو در خودش نگه داره ، این مدار از چند عنصر تشکیل می شه که هر عنصر جای ذخیره ی یک بیت اطلاعات هستش . این عناصر به صورت رشته ثابتی به هم متصل هستن .سیگنال های کنترلی در تمام عناصر مشترکه و موجب ورود اطلاعات به همه ی بیت های رجیستر می شه . عنصر ذخیره کننده یک بیت اطلاعات رو ، فیلیپ فلاپ می گن . به این ترتیب برای یک رجیستر n بیتی باید n فیلیپ فلاپ رو در کنار یکدیگه قرار بدیم و سیگنال های ورودی و خروجی اطلاعات به این فیلیپ فلاپ ها بطور مشترک به هم وصل می شن.از جمله سیگنالهای کنترلی برای فیلیپ فلاپ ها clear هستش که همونطور که از اسمش پیداست وظیفش پاک و آماده کردن فیلیپ فلاپ هستش. همچنین سیگنال ساعت برای انتقال اطلاعات ورودی به خروجی فیلیپ فلاپ استفاده می شه . اگه چندین فیلیپ فلاپ در کنار هم قررا بگیرن یک رجیستر ساخته می شه ، در این حالت سیگنال های فوق به یکدیگر وصل و از یک نقطه مشترک فرمان می گیرن . از امکاناتی که اغلب رجیسترها دارند قابلیت انتقال یا جابجایی محتویات اونهاست و رجیستری که این قابلیت رو داره رجیستر انتقالی یا شیفت رجیستر نامیده می شه.انواع رجیسترها هم شامل :-       شیفت رجیستر PIPO یا Parallel Input Parallel Output-       شیفت رجیستر SISO یا Serial Input Serial Output-       شیفت رجیستر PISO یا  Parallel Input Serial Output-       شیفت رجیستر SIPO یا Serial Input Parallel Output شمارنده ها یا کانتر ها  هم از دیگر اجزای ساختاری مدارهای ترتیبی هستند . اصولا شمارنده ها از مدارهای ترتیبی هستند که ورودی نداشته و از خروجی های فیلیپ فلاپ  برای تغذیه شمارنده مورد استفاده قرار میگیره. باید توجه داشت که فقط پالس ساعت از خارج یا از مدارهای داخل به شمارنده اعمال می شه ، بنابراین با اعمال هر پالس ساعت ، شمارنده می شمره.همونطور که می دونید و می شه حدس زد شمارنده ها برای کنترل واحدهای صنعتی و مصارف دیگه مورد استفاده قرار می گیرن ، بعنوان مثال برای اتوماتیک کردن پروسه های صنعتی مثل ستاره به مثلث در موتورها ، کنترل چراغ راهنما در چهار راه ها و جابجایی اتوماتیک سیستم اضطراری و شبکه برق سراسری در یک واحد صنعتی و ... می تونن که مورد استفاده قرار بگیرن.ساخت شمارندهها توسط هر یک از فیلیپ فلاپ های D,JK,T,RS امکان پذیره ، برای این منظور با توجه به تعداد بیت های قابل شمارش و روند شمارش و همچنین جداول حالت فیلیپ فلاپ قابل طراحی هستش.با توجه به طولانی شدن این بحث در پست بعدی در رابطه با انواع حافظه ها و همینطور مدارهای ترکیبی بحث خواهیم کرد و بعد از اون هم به برنامه نویسی plc خواهیم رسید.پیروز و سرافراز باشید ، که البته این در گرو دانایی و هوشیاری شماست ، پس امیدوارم که هوشیار
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۰ ، ۰۳:۵۶
Shahram Ghasemi